خانه / کلید دار (صفحه 9)

کلید دار

غربت و تنهایی امام

همه یاران پاکباز و مخلص، وفادارترین، عارف ترین و عاشق ترین یارانی که تاریخ به خود دیده است پاره پاره تن و  ارغوانی بر خاک داغ میدان افتاده و روح پاک و تابناکشان در افق فوز و فلاح و وصل بال و پر گشوده بود. یارانی که شایستگی جایگاه و منزلتشان این است که دشمنان در کربلا ستود: قومٌ اذا ...

ادامه نوشته »

شهادت بنی هاشم

با شهادت یاران و اصحاب اباعبدالله‌الحسین(ع)، تنها بنی هاشم باقی ماندند. پاک‌بازانی مخلص و مؤمن که در رگ‌هایشان خون هاشمی و نبوی و علوی جریان داشت؛ مردانی که مصداق بارز و عالی این توصیف اباعبدالله بودندکه: «اَنّی لااعلمُ اصحاباً اوفی و لا خیراً مِن اصحابی[۱]» من یارانی وفادارتر و خوب‌تر از یارانم نمی‌شناسم. اینک بنی‌هاشم در واپسین ساعات عاشورا باید ...

ادامه نوشته »

نماز ظهر عاشورا

اندک ستاره‌های منظومه‌ی عاشورا، زیر آفتاب سوزان نیمروز، صبورانه و عاشقانه می جنگیدند. عطش و عرق و غبار و چکاچک شمشیرها بود و میدانی که در گوشه‌ گوشه‌ی آن تن گلگون شهیدان افتاده بود. در این هنگام ابوثمامه عمرو بن عبدالله صائدی خود را به اباعبدالله رسانید و گفت: جانم فدایت ، این گروه لحظه به لحظه نزدیک‌تر می‌شوند. به ...

ادامه نوشته »

پیش از حماسه نماز

پس از شهادت یاران در تیرباران صبح و پس از آن، رزم بی‌امان یاران و شهادت بهترین یاران و پاک‌بازان و همراهان حسین(ع)، شکافی محسوس در سپاه امام پیدا شده بود. رزم و شجاعت و دلاوری یاران علی‌رغم تشنگی، گرسنگی، محاصره، پی شدن اسبان، کمبود سلاح و محاصره، قلب دشمن را می‌لرزاند. آنان چنان می‌جنگیدند که گویی شیران بر انبوه ...

ادامه نوشته »

نبرد تن به تن

وضعیت میدان: در میدان نبرد، جمعی از یاران شهید اباعبدالله الحسین(ع) افتاده بودند. شهادت  حدود ۵۲ تن، شکافی محسوس در سپاه اندک اباعبدالله (ع) ایجاد کرده بود. امام میدان را نگریست. گرد و غبار به تدریج فرو می نشست. تیراندازان اندکی عقب نشستند. در آن سو از خیمه‌ها صدای گریه برخاسته بود. سپاه دشمن برای جنگ گستاخ‌تر و حریص‌تر شده ...

ادامه نوشته »

تیرباران صبح و نخستین نبرد

رویداد اول: عمربن‌سعد به دُرید‌‌‌‌‌(ذوید) که پرچم را در در دست داشت، دستور داد که پرچم را پیش ببرد.[۱]‌این حرکت نشانه‌‌ی‌ تصمیم عمرسعد به شروع جنگ بود. رویداد دوم: عمرسعد تیری در کمان نهاد و خطاب به سپاهیان گفت: نزد امیر‌‌‌‌‌(عبیدالله) گواهی دید که من نخستین کسی بودم که تیر به لشکرگاه حسین افکندم و امیرالمؤمنین‌‌ یزید را به شایستگی ...

ادامه نوشته »

دهم محرم سال شصت و یک هجری: وضعیت کلی و صبح عاشورا

عاشورا روز معرفت، محبت، حماسه و سوگ روز عاشورا، روز محاصره و عطش و شمشیر و شوق و عشق از افق کربلا دمید. مسافران تهجد و شب زنده‌داری، آزادگان و وارستگان از هرچه بند و اسارت و تردید، آماده شدند. نه در چشم‌ها نشانی از خستگی بود و نه در چهره‌ها نشان تشویش و پریشانی و شکستگی. عطر نفس‌های عاشقان ...

ادامه نوشته »

احتجاج ها و نفرین ها

آمادگی اباعبدالله: امام اسب خویش را عوض کرد و بر «مُرتجز» ـ اسب پیامبر ـ نشست و کتاب مصحف ـ قرآن مجید ـ را پیش رو گشود.[۱] افروختن گودال: امام فرمان داده بود در پشت خیمه‌ها، خندق حفر کنند تا امکان نفوذ دشمن از پشت سر نباشد. در‌این خندق، چوب و هیزم و خارهای دشت را ریختند. شب هنگام ‌این ...

ادامه نوشته »

روز عاشورا: صف آرایی

آمادگی عمربن‌سعد برای نبرد: صبحگاه عاشورا، عمرسعد نماز گزارد! آن‌گاه سپاه خود را برا‌‌ی ‌حمله‌‌ی‌ گسترده و سراسری آماده کرد. فرمانده سربازان شهر کوفه عبدالله‌بن‌زهیراسدی بود. فرمانده مذحج و قبایل اسد، عبدالرحمن‌بن‌ابی‌سیره، رهبر و فرمانده قبایل ربیعه و کنده، قیس‌بن‌اشعث‌بن‌قیس بود و رهبر قبایل تمیم و همدان حرّبن‌یزید ریاحی که تنها حرّ به امام پیوسته بود و دیگران برای قتل ...

ادامه نوشته »

شب عاشورا

موقعیّت و اوضاع: آرامش نسبی قبل از جنگ اوضاع دو لشگر: در حال آماده باش وضعیّت سپاه عمرسعد: آماده‌سازی نیروها برای جنگ. آخرین نشست فرماندهان و تصمیم‌گیری نهایی.(ابتدا تیرباران سپس حمله) وضعیّت سپاه اباعبدالله: آخرین آزمون و پالایش، زمینه‌سازی روحی و جسمانی برای نبرد صبح. گفت و گوی یاران با هم برای آمادگی بیشتر و نبرد عاشقانه‌تر. نخستین اقدام اباعبدالله ...

ادامه نوشته »