عشق اولین دلیل ماندگاری یکى از دلایل ماندگارى کربلا و مرگ ناپذیرى آن عشق است و عشق. در کربلا به چشمها نگاه مىکنید، در آن عشق مىدرخشد به قدمها نگاه کنید عشق است و دستهایى که مى فشرند چیزى جز عشق نمىشناسند. هر چه زمزمه است عاشقانه است، مرگ عاشقانه است و همهى روابط و همهى دیدگاه ها در کربلا ...
ادامه نوشته »پاداش گریهى ترس
البُکاءُ مِنْ خَشْیَهِ الله نَجاهٌ مِنَ النّار گریه از ترس خدا، مایهى رهایى از آتش دوزخ است.
ادامه نوشته »پردهی سوم (دکتر محمدرضاسنگری)
همهی سلامها بهانهی تواند. سلام به آدم و خاتم، به نوح و ابراهیم، به یعقوب و یوسف، به زکریا و یحیی و عیسی. حتی به مادرت زهرا؛ که تو روح سلامی، معنای سلام و خود سلامی. بر پیشانی کدام زیارتنامه«سلام» نیست. سلام از هرکه آغاز شود به تو پایان مییابد. تو، «تمام» سلامی. با تو نقصها، کمال مییابند. راهها به ...
ادامه نوشته »معرفی کتاب آیینه داران آفتاب
مجموعهی دوجلدی آیینهدارن آفتاب، جدیدترین تألیف پژوهشگر عاشورایی، دکتر محمدرضا سنگری است که به صورت جامع و گسترده به معرفی اصحاب با وفای امام حسین(ع) پرداخته است. این کتاب شامل یک مقدمهی کوتاه و هشت فصل است. در مقدمهی این مجموعه نویسنده به تشریح و تبیین دلایل ضرورت پرداختن به این بحث(اصحاب عاشورا) میپردازد و ضمن برشمردن مشکلات فرا روی ...
ادامه نوشته »حمیدرضا شکارسری
حمیدرضا شکارسری فرزند محمدابراهیم د رسال ۱۳۴۶ ه. ش در تهران متولد شد. پس از گذراندن تحصیلات متوسطه و ابتدایی، لیسانس خود را در رشتهی زمین شناسی از دانشگاه شهید بهشتی تهران اخذ نمود و به استخدام وزارت راه و ترابری د رآمد. شکارسری از شاعران دوران انقلاب اسلامی محسوب می شود که از ۱۶ سالگی شروع به سرودن شعر ...
ادامه نوشته »آه سرخ (احد ده بزرگی)
غبـــار خـــون فضـــا را سرخ کرده سراسر مـا ســوا را ســـرخ کرده شب ا ست و شعلهی آه ملائک حـــریــم کبــریــا را ســـرخ کــرده احد ده بزرگی
ادامه نوشته »خرافات، آفت زیارت
عصر امروز زوّار را به مسجد اموی بردیم. مسجدی که در آن اهل بیت امام حسین(ع) را به صورت اسرا در مجلس یزید حاضر کردند و امام سجاد در آن خطبه معروف بنی امیه را رسوا کرد و کید و مکر یزید را افشا نمود. گاهی ترکیب جهل و عشق چیز عجیبی ایجاد می کند در شبستان مسجد بزرگ اموی ...
ادامه نوشته »مقدمه
کربلا و حادثهی عاشورا جوشش گاه ایمان و معرفت و آموزشگاه عزت و رهایی و حریت است. چهارده قرن است که خون پاک و تراوای حسین از حنجر تشنهی فریادگرش، مویرگهای تاریخ را مینوازد و نسیم حیات در کوچه کوچه وجود انسانها و جامعهها میوزاند. آنان اقتدا به فرهنگ عاشورا را شیوهی سلوک و پویهی خویش ساختهاند، روشنای مقصد را ...
ادامه نوشته »با واژه که نمی شود…(عباس احمدی)
می سوخت خاک و آب فقط استعاره بود در آسمان مشک که غرق ستاره بود اشکی نمانده بود که نذرعطش کند ورنه فرات منتظر یک اشاره بود تاکشتی نجات به چشمش قدم نهد (با اینکه بادبان لبش پاره پاره بود) دربخل کوفه گندم ری سبز کرده بود نسلی که مرده بود ،فقط سنگواره بود گوشی برای ناله ی طفلان نداشتند ...
ادامه نوشته »اجابت(محمدعلی عجمی)
نـــیزه را – سرور من!- بـــــســـــتر راحت کـردی شــــام را غـــلـغـــله ی صـــبـــح قیامت کـــردی بــــه لــــب تــــشنه ات آن روز اشارت می کـرد خاتـــــمــــی را که در انگشــــت شهادت کردی عقل می خواست بمانی به حـــرم، اما عـشق گـــــفــــت: بر نــــــیزه بزن بوسه، اجـابت کردی بانــــــگ لـــبـــیک کــــه حـجاج به لب مـی آرند آیه هــایی است که بر نیزه ...
ادامه نوشته »