خانه / شعر های عاشورایی / غزل / داغ یک کوچه(حنیف منتظرقائم)

داغ یک کوچه(حنیف منتظرقائم)

از لسان غریب مدینه…



تمام غصه ی قلبم جفای این کوچه ست

که غصب حق غریبان بنای این کوچه ست



تمام عمر حسن در همین مصیبت رفت

شروع غربت ما ابتدای این کوچه ست



که دانه دانه ی موی سپیدم از آن روز؛

مرور هر شب آن ماجرای این کوچه ست



میان کوچه ی تاریک ِ پرمصیبت…آه؛

همیشه واهمه ام ، انحنای این کوچه ست



ولی برای شما اهل دل همین غم بس؛

که درب خانه ی ما انتهای این کوچه ست



کسی نبوده به جز من و مادرم زهرا(س)

گواه صدق کلامم خدای این کوچه است



نبی که نیست ببیند که بعد رفتن او؛

فدک بهانه هر ناسزای این کوچه است



خراش صورت دیوار ، رد تازه خون؛

روایت دگری از بلای این کوچه ست



ز ضرب سیلی ِآنی، فروغ چشمش رفت

ندید مادر من که کجای این کوچه است



نشد برای تن خسته اش سپر باشم

میان خاطره ام ردّ پای این کوچه ست



اگر چه زهر جفا بر جگر اثر کرده ست

یقین که قاتلم آن بی حیای این کوچه ست



اگر چه داغ حسین(ع) اعظم مصیبت هاست

جهان شیعه دلش مبتلای این کوچه ست



ح.م

telegram

همچنین ببینید

واج نیزه ها

بعد از هجوم خنجر و تاراج نیزه ها آرام رفته بود به معراج نیزه ها ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.