خانه / شعر های عاشورایی / غزل / از خم کوچه گذشتی و دری سوخته بود (زهرا آراسته نیا)

از خم کوچه گذشتی و دری سوخته بود (زهرا آراسته نیا)

بسم الله
یا امام حسن مجتبی(ع)
از خم کوچه گذشتی و دری سوخته بود
قصه تشت و جگر را شرر افروخته بود


سیلی مردم پستی که به مادر می خورد
تیرهایی شد و تابوت تو را دوخته بود

مرد آن است که جولانگه او تنهائیست
باری از صبر خدا شانه ات اندوخته بود

خواستم از تو بگیرم همه ی حاجت خود
چون کریمی تو را دل به من آموخته بود

حرمت خاک زمین، گنبد تو افلاک است
مرگ بر آن که دل زائر تو سوخته بود
telegram

همچنین ببینید

واج نیزه ها

بعد از هجوم خنجر و تاراج نیزه ها آرام رفته بود به معراج نیزه ها ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.