خانه / ویژه ها (صفحه 25)

ویژه ها

بیست و دوم ذی‌حجه: منزل چهاردهم(ثعلبیه)

نام منزل: ثعلبیه وجه تسمیه: ثعلبیه، مردی از بنی‌اسد، در آن جا قناتی ساخته بود به همین سبب به آن ثعلبیه می‌گفتند. زمان ورود: قبل از ظهر روز سه شنبه ۲۲ ذی‌الحجه معادل اول مهرماه ۵۹ شمسی مدت‌توقف: توقف بسیار کوتاهی داشته است. فاصله: میان خزیمیه و ثعلبیه ۲۳ میل فاصله بوده است.۳/۲ راه مکه تا کوفه بوده است. مقصد ...

ادامه نوشته »

غدیر

صدای پیامبر در برکه‌ی غدیر پیچید که به جلو رفتگان بگویید برگردند و صبر کنید تا عقب‌ماندگان برسند، خبر مهمی در راه است، از جهاز شتران منبری ساختند و پیامبر به بالای منبر رفت. تو رانیز به بالا فراخواند، تنها تو را و نه هیچ کس دیگر. به رسم همیشه‌ی زندگیت اطاعت کردی ولی به ادب یک پله پایین‌تر از ...

ادامه نوشته »

داستان غدیر به روایت دکتر سنگری

داستان غدیر آفتاب درآبگیر اگر آن روز-هجدهم ذی الحجه سال دهم هجرت- بودیم، چه می‌‌دیدیم؟ اگر همسفر پیامبر بودیم و پس از پایان مراسم حج می‌شنیدیم که اذان‌گوی پیامبر-بلال- در چهار سو فریاد  می‌زند که:” فردا کسی جز ناتوانان باز نماند، همه باید آهنگ حرکت کنیم تا به هنگام در غدیر باشیم” چه می‌کردیم؟ پیام غدیر چیست؟ غدیر کجاست؟ چرا ...

ادامه نوشته »

دهمین ستاره(به میلاد امام علی النقی(ع))

دهمین ستاره ستاره ای در پس ستاره و آفتابی در پی آفتاب است. زمین هیچ گاه با ظلمات تنها گذاشته نشد. همیشه خورشیدی شروع به تابیدن کرد و این بار، صریا، مشرق خورشید ولایت شد. امام هادی(ع)، هدیه پروردگار بود در روزگار نقاب و حباب. در برهه نفس گیر بحث های انحرافی، خورشید وجودش آن چنان تابید که هیچ جا ...

ادامه نوشته »

مسلم بن عقیل بن ابیطالب، سفیر امام به کوفه

*تبار ونژاد فرزند عقیل ،پسر عموی اباعبدالله مادرش امّ ولدی به نام علیّه یا حلیه از زنان آزاد نبط واز خاندان «فرزندا» بوده و احتمالا نژاد ایرانی داشته است. زادگاه مسلم را کوفه نوشته‌اند(تاریخ طبری: ج۵، ص۴۶۹) *زمان پیوستن به ابا عبدالله از مدینه به مکه همراه اباعبدالله الحسین(ع)بوده وسپس از مکه درمقام سفیر، نخستین سفیر ،رهسپار کوفه شد. *نحوه ...

ادامه نوشته »

پشیمانی بی فرجام عمرسعد از شرکت در کربلا

پشیمانی بی فرجام عمرسعد از شرکت در کربلا عمرسعد به امید اینکه با حسین(ع) صلح کند و خونی ریخته نشود و از طرف دیگر به هدفش که حکومت ری و گرگان بود، برسد به کربلا رفت و متأسفانه در روز عاشورا به جایی رسید که نه تنها آن رأفت و رحمت نسبی روزهای اول را نداشت بلکه حتی از شمر ...

ادامه نوشته »

«من ادامه زخم کربلایم»

زخم‏ها بر سینه دارم ای ماه، امشب آخرین درخشش چشمم را می‏بینی. حرف‏ها در گلویم مانده است که اجازه فریاد شدن ندارند. من، زخمی کربلایم. من ادامه زخم کربلایم و وارث زخم‏های جدم حسین علیه ‏السلام و پدرم سجاد علیه ‏السلام . پدرم، جای غل و زنجیرش را برای من و جماعت شیعه به ارث گذاشت و یک مدینه غربت ...

ادامه نوشته »

از مروه دل تا صفاى کاظمین

در محفل سوگ تو، اشک‏ها زودتر از هر دعایی به سویِ آسمان می‏روند، لحظه‏ ها به انتظار دیدار جمالِ دل آرایت در بغضِ ثانیه‏ها می‏تپند، گل‏ های سجّاده ات، محراب را بوسه می‏زنند، جبرییل، چون شمع، بیقرارانه می‏سوزد و صدایِ گریه‏های مداوم، در و دیوار را غرق در ماتم می‏کند. پله پله تا خدا رفتنت را ستاره‏ها در گوش زمین ...

ادامه نوشته »