خانه / ویژه روز دزفول (چهارم خرداد) / دزفولِ شوکت و شرف و شجاعت

دزفولِ شوکت و شرف و شجاعت

باسمه‌تعالی‌

هزاره‌ها و قرن‌هاست که درامتداد فریاد بلیغ رسولان، راست‌قامتانی ‌نستوه ایستاده‌اند که منادیان معرفت و ایمان وپاکی‌ و پارسایی‌اند. انسان‌‌هایی از جنس نور، از نسل صداقت و صفا و از تبار ثار و ایثار.

آنان به زبان قرآن ربیون هستند.

«وَکَأَیِّن مِّن نَّبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَکَانُواْ وَاللّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ»(۱۴۶آل عمران)

و چه بسیار پیامبرانی که همراه ایشان (ربیون) فراوان نبرد کرده‌‌اند و از هر رنجی که در راه خدا دیدند نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی ‌نشان دادند و خداوند شکیبایان را دوست دارد.

روحانیت قامت بشکوه دفاع از حریم ارزش‌هاست. پاسدار مرزهای بیکرانه‌‌ی شریعت و ناشر عزت، شرف، بیداری، فضیلت وصداقت.

روحانی پیام‌آور معنویت و معرفت است؛ رسول درستی و راستی! حنجره‌ای که به رشد و روشنی می‌خواند. روحانیت مأمن مردم در طوفان‌‌ها، تنگناها و ملجأ و تکیه‌گاه و عمادِ خیمه‌ی اندیشه‌ی مردم بوده‌ است و در کجای تاریخ، این مرزبانان و سنگرداران شجاع عرصه‌ی فقاهت و علم و تقوا و جهاد حضور نداشته‌اند.

مردم، هماره معیارها را از آنان دریافته‌‌اند و به مدد آنان تذبذب و تردید را از جان شسته‌اند و با پرچم افراشته‌ی آنان به ستیز با بیداد و استبداد پرداخته‌اند.

و در این شهر، شهر فرهنگ و فقاهت، شهر عرفان و ایمان، شهر شعور و شهادت، دزفولِ شوکت و شرف و شجاعت نیز هماره روحانیت پیشتاز و پیشرو و پیشاهنگ بوده است. دزفول، شهر فقیه اعظم شیعه، قله‌نشین فقاهت، شیخ شهیر، شیخ مرتضی انصاری است. مردی که بی او نه کسی‌اجتهاد را درک می‌کند و نه لذت عمیق فقه و اصول را.

این شهر، شهر عالمان متقی، فضیلت‌مداران پارسا، مجتهدان بزرگ و سترگ، آیات عظام انصاری معزّی و نبوی و بیگدلی است. شهر مجاهدان والا، شهید سبحانی، شهید دانش و وارسته‌‌‌‌ی فرهیخته علامه مخبر است. شهر مفسران بزرگ علامه کمالی و عاملی است.

این شهر، شهر آیت‌الله قاض‍ی است، مردی‌که انقلاب اسلامی در دزفول با نام او گره خورد و حضور او در سنگر جمعه و جبهه، جلوه‌گاه زلال معنویت، صلابت، مردمداری‌، خدا محوری و پایداری شد.

دزفول، شهر قاضی است، عالمی که درون او به روشن و خروش دز و قلبش به گرمی جبهه‌ها و آرامش او در لحظه‌های‌خوف. خطر و خون، به شکوه کوهساران بود.

او دژ دزفول بود. نماد مقاومت شهر بود و خلاصه و تجسم ایمان شهری که در هجوم مرگ مذاب موشک‌های مقاومت و شهادت، خم به ابرو نیاورد.

آیت‌الله قاضی یک تن نبود، آیینه ایمان مردم بود. مرآت انقلاب و مجاهدت در دزفول. آیت صبوری‌ و مقاومت و شجاعت. او از کربلا آموخته بود که: « لا و الله، لا اُعْطیهم بِیدی اَعْطاء الذّلیل وَ لا اُفِرُّ فَرار العبید.»

آیت‌الله قاضی، مظهر زهد و ساده‌زیستی بود. تندیس تواضع و افتادگی. با همه‌ی پیری و شکستگی‌ خم می‌شد دست رزمندگان را می‌بوسید و با نفس مسیحایی‌ خویش روح امید و شور و شجاعت در آنان می‌دمید.

آیه الله قاضی، نماد روحانیت شهر است؛ نماد عشق‌ورزی ‌به امام و ولایت، تجلی ‌عشق‌ورزی به خدا و حفاظت ارزش و مبانی انقلاب اسلامی و الگوی مردم‌داری ‌و مردم دوستی.

شهرآیت‌الله قاضی، تنها شهر نمونه نیست که شهر روحانی و روحانیت نمونه هم هست و این شهر را افتخار و عزت همین بس که چنین مردان الهی را در خویش پرورده است‌.

امروز نیز راه و آرمانش را پی‌ می‌گیریم و مراد و محبوبش امام را در سیمای روشن رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه‌ای جست وجو کنیم و با آن مجاهد مهاجر فی‌سبیل الله پیمان می‌بندیم که در راه اعتلای اسلام و کلمهالله و تحقق آرمان‌هایش، سستی، فتور و غفلت نپذیریم و تا سپردن این پرچم –یادگار عزیز شهیدان –به دست با کفایت مهدی موعو د(ع) عدالت آفرین و رهایی‌بخش انسان‌ها از ظلمت بیداد و فساد و استبداد، از پای ننشینیم.

نسیم نام و یادش در کوچه‌های جانمان جاری و اخلاص و زهد و صفایش در زندگی‌‌هامان ساری باد.

غفران و رحمت الهی میهمان روحش و مائده‌‌‌‌ی گسترده حسینی میزبان آن سید جلیل عاشورایی باد. به روح آسمانی‌اش صلوات

محمدرضاسنگری-۹/۱۱/۸۶‌

telegram

همچنین ببینید

منظومه شهر من/محمدرضا سنگری (بخش آخر) (به مناسبت روز دزفول)

 (بخش آخر) روایت می کند تاریخ روزی روزگاری رود، رود روشن و شیرین کوپراتس۱۱ شاهد ...