چراغ را خاموش کن!
شبِ شام غریبان است.
شبِ توفان سهمگین غربت
شب شقایق است
شب زخم است
چراغ را خاموش کن
بگذار بغضهامان بترکد
بگذار مانند دریا در خویش بپیچیم
بگذار شب را داغدار بمانیم
چراغ را خاموش کن!
میخواهم تا حلب با پای زخمی بدوم
میخواهم تا صحرای قرآن سینه بزنم
میخواهم تا حماه خون گریه کنم
میخواهم تا وادی نخله دلشکسته باشم
چراغ را خاموش کن!
بگذار شب همچنان سیاهپوش بماند!
بگذار تا دروازههای شام چشمهامان ببارد
شب است
شبِ سهمگین اندوه است
شب زخم است
چراغ را خاموش کن!
مریم سقلاطونی