درد در وجود مریم می پیچید، شماتتها دردناکتر و جانکاه تر بود.
– خواهر هارون بارداری بی همسر؟!
– مادرت پارسا و عفیفه بود و پدرت را به نجابت و پاکی میشناختیم
– تردامنیات را با کدام آب خواهی شست؟
این داغ ننگ تا همیشه برپیشانی ات خواهد بود که زیستگاهت معبد بود و معبد را به گناه آلودی!
مریم می گریست و خاموش و آرام ندبه می کرد و درد را تاب می آورد و از آن سوی پرده ی، اشک چشم به آسمان داشت و شکوه وآه، برلب پناهی و راهی می جست.
همهمه ی بال جبرئیل خلوت و اندوه مریم را شکست.
-خدایت فرمان می دهد دمشق را رها کنی و به کربلا بروی. آنجا در آن دوردست مسیح تو به سلامت زاده خواهد شد. راه دور است ما همراه و همسفر توایم. از این شهر تمسخر و طعنه و شماتت به ارامش کربلایت می رسانیم.
مریم برخاست؛ فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا[۱]
-باردار و اشکبار و داغدار به سرزمین دوردست -کربلا- راهی شد هرچه نزدیک تر می شد، آرامشی اندوه رنگ وجودش را پُر می کرد.
اینک در کربلا تنها و غریب و چشم به لطف کریمانه ی محبوب، کنار نخلی خشکیده رسید ،ایستاد دردی سنگین در آوندهایش پیچید و صدایی که خوش آمدی مریم. به سرزمین، حسین فرزند آخرین پیامبر خوش آمدی.
مریم زمزمه کرد، حسین، حسین، حسین، درد آرام شد و نخستین نَفسگریه در گستره ی آرام کربلا پیچید، مریم گرسنه بود و خسته با کودکی که شیر می طلبی.
صدایی با پژواک در گوشش: پیچید مریم نخل را بتکان تا خرمای تازه ات ببخشد.
-نخل خشکیده است، چگونه خرمایم ببخشد؟
– یا حسین بگو و درخت را بتکان!
مریم برخاست با نخستین تکانه، دانه های درشت رطب در دامان مریم ریخت و چشمه ای خنک و زلال و شیرین فواره زد و جوشید. مریم آب نوشید و دیگر بار همان صدای آشنا در گوشش پیچید: مریم! این جا سرزمین عطش است. فرزند پیامبر و یارانش در همین جا تشنه شهید خواهند شد.
مریم پای نخل نشست، چشم در چشم چشمه اشک ریخت و مرثیه خواند. مریم می گریست و مسیح کوچک نیز.
فرمان رسید که باز گردید. مسیح در آغوش، مریم خطی از اشک بر زمین کربلا کشیدند.
مریم می رفت و با هر قدم حسین حسین می گفت.
مسیح نیز با او دم گرفته بود فرشتگان نیز.
تا شام، زمزمه همین بود؛
حسین، حسین، حسین…[۲]
[۱] . سوره مریم آیه ۲۲
[۲] . البرهان فى تفسیر القرآن سید هاشم ،بحرانی تهران بنیاد بعثت ۱۴۱۶ ق، ج ۳، ص ۷۰۷ تفسیر نورالثقلین عبد علی بن ،جمعه عروسی ،حویزی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق، ج ۴، ج ۳، ص ۳۲۷ تفسیر جاامع سیّد محمد ابراهیم ،بروجردی ،تهران صدر، ۱۳۶۶ ش، چاپ ،ششم، ج ۴، ص ۲۵۰) این روایت را شیخ در تهذیب از امام سجاد (ع) روایت کرده است که در این روایت مریم (س) پس از ولادت ،مسیح شبانگاه به شام بازگشت
پ.ن: برگرفته از کتاب حواریون حسین، نوشته دکتر محمدرضا سنگری
