نام کتاب: النهایه و البدایه
مختصری در باب نویسندهی کتاب (نام کامل ، تاریخ تولد، محل زندگی، شرح حال، درجه علمی و…):
«عمادالدین ابوالفدا اسماعیلبنکثیر» دمشقی در سال(۷۰۱ ه. ق) در شهر«مَجدَل»، از نواحی شهر«بُصری»، به دنیا آمد. ابنکثیر را گاهی اوقات بُصروی یا بُصراوی نیز مینامیدند. ابنکثیر در دوران کودکی و پس از مرگ پدرش، شهر مجدل را ترک کرد و به نزد برادرش در شهر دمشق رفت. برادر او«کمالالدینعبدالوهاب»، معلم بافضل و باسوادی بود که از آن پس سرپرستی او را به عهده گرفت و امکانات زیادی را در اختیار او گذاشت و به جهت آن که در ابنکثیر نبوغ و استعداد زیادی مشاهده میکرد، او را برای آموزش و فراگیری علم، نزد استادان بزرگی چون«شیخبرهانالدین» فرستاد. البته پس از این، خود در طول چندین سال، آموزش برادر را به عهده داشت. …
نگاهی کلی به بخش های کتاب:
پیش از این کتاب، کتابهای تاریخی دیگری نیز وجود داشته است که در آنها از آغاز خلقت عالم تا هنگامهی قیامت، مورد بررسی قرار گرفتهاند.
نویسنده این کتاب تاریخ را تا عصر و روزگار خود نگاشته و بعد از روزگار خود چون نمیدانست در آینده چه خواهد شد، به مباحث آخرالزمان پرداخته است و بعد از آن به بیان موضوع قیامت میپردازد. کتاب باآغاز خلقت جهان و آفرینش انسان آغاز شده و به همین علت«البدایه؛آغاز والنهایه، سرانجام» نام گرفته است. پس از آن موضوعات آخرالزمان، ظهور امام زمان(عج) و عصرمتصل به قیامت در کتاب آورده شده است. واین بخش از کتاب«النهایه؛پایان» نامیده شده است.
ویژگیهای کتاب:
- یکی از محاسن این کتاب ذکر اسرائیلیات است. این بخش برای مطالعه بسیار مفید است. اگر قرار باشد کسی در حوزهی اسرائیلیات کار پژوهشی انجام دهد میتواند از کتاب البدایه والنهایه بهرهگیری و استفاده نماید. نویسنده در هر کجا به اسرائیلیات برخورد کرده، اشاره نموده است و میگوید درکتابهایشان تحریف وجود دارد. یعنی این نکته را که من هم اکنون بیان میدارم و مینویسم، ازتورات، انجیل و… است وآن ازاسرائیلیات است. نویسنده میگوید این مطالب دروغ است و شما نباید آنها را بپذیرید. ازآنها به عنوان اخبارالکذب واخبار دروغین نام میبرد و بیان میدارد که نادانان بنی اسرائیل چیزهایی ساختهاند که خیلی غریب، بعید ونادرست است.
- کتاب، دارای ایجاز در نگارش است؛. یعنی، مطالب را کوتاه بیان کرده است. نویسنده مطالب را بسیار مفید ذکر نموده و از بسط و توضیح بیمورد، خودداری نموده است. در این کتاب کمتر مطلب زائدی دیده میشود. نگارش کتاب کاملا یک دست است.
- ابنکثیر شاعر بود. او شش هزار و نهصد و چهل و دو بیت شعر در مجموع دو جلد کتابش استفاده نموده است. …
نقد های وارد بر کتاب:
ابنکثیر در مورد جانشینی امام علی(ع) دو روایت آورده است. یکی از آن دو حدیث نبوی است. مضمون حدیث این چنین است:«یَتولِ اثنا عَشَر خلیفه کُلُّهم منِ قریش؛ دوازده تا جانشین همه از قریش بودند.» او مینویسد:«علی وصیت کرد تا حسن جانشین او باشد.» اما وقتی که میخواهد خلافت امام حسن(ع) را بیان کند اینگونه میگوید:«قد ذکرنا ان علی رضی الله عنهُ لماضربه ابن ملجم قال له استخلف کما ترککم رسول الله؛ امام علی (ع) پس از آنکه ابنمجلم به او ضربه ضد گفت من طلب جانشینی نمیکنم و جانشین قرار نمیدهم. همانگونه که رسول خدا شما را آزاد گذاشتند.»
این جملهی ابنکثیر به این معناست که پیامبر(ص) نیز جانشین تعیین نکرد. در نتیجه کل امامت ائمه بعد از پیامبر در اینجا نفی میشود.ابنکثیر ادامه میدهد که نظر، نظر مردم است. همانگونه که پیامبرآزاد گذاشت، مردم میتوانند خودشان تصمیم بگیرند. امام علی(ع) نیز امام حسن(ع) را جانشین خود قرار داد اما به او گفت مردم نیز میتوانند نظر خود را بدهند و تصمیم بگیرند.
اما نویسندهی البدایه و النهایه در جلد ششم، صفحهی ۲۶۰، از کتاب خود در باب فضایل امام علی(ع) از زبان سعدبنابیوقاص پدر عمربنسعد مینویسد:«دعا رسول الله علیّاً و فاطمه و حسناً و حسیناً ثم قال اللهم هؤلاءِ اهلی؛ رسول خدا علی، فاطمه، حسن و حسین را فراخواند و گفت خدایا شاهد باش که اینها اهل بیت من هستند.»
در کتاب ابنکثیر باید مراقب اینگونه تناقصها بود. ابنکثیر در جایی میگوید علی از اهلبیت نیست و در جایی دیگر از زبان سعدبنابیوقاص او را از اهلبیت پیامبر معرفی میکند. …
خیلی از نویسندگان ممکن است دچار چنین اشتباهاتی شوند. آنها در ابتدا یک نظر را ارائه میدهند اما پس از گذشت زمان ممکن است به نتایج بهتری دست یابند و آنها را در کتابهای خود به ثبت برسانند. حال آنکه نظرهای پیشین خود را از یاد بردهاند و در صدد تصحیح آنها برنمیآیند.
با طرح این تناقضها ممکن است شما فکر کنید که مطالعهی این کتاب سودی ندارد و اصلا نباید به سراغ مطالعهی این کتاب رفت. اما این نکته را باید در نظر داشته باشید که اکثر منابعی که در زمینهی حوادث کربلا نوشته شدهاند، از کتاب البدایه و النهایه ابنکثیر استفاده نمودهاند. پس کتاب را باید شناخت تا بتوان از مطالب مفید آن استفاده نمود و روایتهای دروغین آن نیز تشخیص داده شوند.
نوع نگارش کتاب: (تاریخی، تطبیقی، تحلیلی، تاریخی -تحلیلی، روایی…):
تاریخی
برخی منابع مورد استفاده در نگارش کتاب:
- اولین منبع مورد استفادهی نویسنده، قرآن است. منبع دوم، کتب آسمانی دیگر مانند تورات، انجیل، اوستا و زبور داوود است. سومین منبع سنت خود پیامبر(ص) است. چهارمین منبع مورد استفاده ابن کثیر، نظر علما و دانشمندانی چون ابنتیمیه که خود شاگردی آنها را نیز کرده بود، است. …