بلبلی کنج قفس شور تغزل دارد
خوش به حال گل پژمرده که بلبل دارد
داغ هفتاد و دو لاله زده آتش به دلش
دختری که به تنش دامنی از گل دارد
دختری که همه گفتند شبیه زهراست
مثل زینب بهخداوند توکل دارد
پا به پا با سر بابا همه جا آمده است
بسکه در راه طلب صبر و تحمل دارد
شده با طعنه و دشنام، پذیرایی از او
چهقدر سفره ی این شهر تجمل دارد
زیر باران مصیبت وسط خوف و رجا
دائماً روی لبش ذکر توسل دارد
آمده تا ببرد طفل یتیم خود را
خوشبهحال گل پژمرده که بلبل دارد
مهدی زنگنه