بِریر بن خضیر همدانی

 

-تبار و نژاد   : 

وی از خاندان بنی مشرق و در اصل از اعراب یمن و ساکن کوفه بوده است.

-زمان پیوستن به ابا عبدالله:

   با شنیدن خبر حرکت حسین(ع) خود را به مکه رساند و از مکه تا کربلا همسفر امام خویش شد.

-نحوه شهادت:

به یزید بن معقل، از سپاه دشمن، که با وی محاجه می کرد، پیشنهاد مباهله داد و پس از کشتن وی و سی نفر دیگر، رجز خوان جنگید. رضی بن منقذ عبدی با وی درگیر شد. بُریر او را بر زمین افکند و بر سینه اش نشست. منقذ دیگران را به کمک طلبید. کعب بن جابر ازدی از پشت نیزه را بر بُریر فرود آورد. بُریر بینی منقذ را کَند. وی بر اثر نیزه به کناری افتاد و کعب با شمشیر او را به شهادت رساند.

-سن :

  حدود ۶۰ سال

-ویژگی ها و فضایل:

وی از تابعین، مدرس و استاد قرآن، شجاع، پارسا، قاری قرآن، بصیرتمند در دین، نویسنده کتاب(قضایا و احکام)، راوی روایات امیرالمومنان و امام مجتبی، زاهد، دشمن شناس و معلم و مفسر قرآن در مسجد کوفه بود. وی در رکاب امیرمونان در صفّین نیز شمشیر زده بود.

-نام در زیارت‌نامه‌ها و منابع:

نام بُریر در زیارت رجبیه آمده است اما در زیارت ناحیه نیست. در کتب معتبر مانند: تاریخ طبری: ج۵، ص ۴۳۲، بحارالانوار: ج۴۵، ص ۱۵، ابصارالعین: ص۷۰، کامل: ج۴، ص ۶۷، رجال شیخ طوسی: ص ۱۰۳، تنقیح المقال:ج۱، ص ۱۶۷، مناقب: ج۴، ص ۱۰۰، ناسخ التواریخ: ج۲، ص ۲۶۷ و … از وی یاد شده است.

 -رجز:

اَنــا بـریـر و ابـی خضیر                   لیث (لیس) یروع الاسد عند الزئر

یعرف فینا الخیر اهل الخیر                  اضربکم و لا اری مِن ضَیر

کذلک فعل الخیر من بُریر

-اطلاعات دیگر:

  1. از وی با عناوین بریر بن حضیر، بریر بن خضیر، بریر بن حصین نیز یاد کرده‌اند.
  2. در زیارت رجبیه آمده است: السلام علی بریر بن خضیر
  3. قاتلان او را مختلف نوشته‌اند. در بحار الانوار قاتل او بحیر بن اوس الضبی است که با خواندن اشعاری به کار خویش افتخار کرده است (بحارالانوار:ج۴۵،ص۱۶) اما نوشته‌اند کعب بن جابر را در بازگشت از میدان، خواهرش نوار سرزنش کرد. نوار گفت: دشمن را بر ضد فرزند فاطمه یاری کردی و بزرگ قاریان را کشتی؟! کعب پاسخ داد:

سلی تخبری عنّی و انتِ ذمیمهٌ                          غذاه حسینٍ و الرّماح شوارع

الم آتِ اقصی ما کرهتُ و لم یُخل                      علی الرّوع ما انا صانع

معی یزنّی و لم تخنُه کعوبُه                               و ابیض مخشوبُ العرارین قاطع

فجردتهُ فی عصبهٍ لیس دینُهُم                           بدینی و انّی با بن حربٍ لقانعُ

و لم تَرَ عینی مثلهم فی زمانهم                          و لا قبلهم فی الناس اذ انا یافعُ

اشدّ قراعاً بالسیوف لدی الوغا                         الا کلّ من یحمی الذّمار مقارعُ

و قد صیروا الطعن والضرب حُسراً                     و قد نازلوا و لو انَّ ذلک نافع

فابلغ عبیدالله اِمّا لقیتُه                                   بانّی مطیع للخلیفه سامعُ

قتلتُ بُریراً ثُمَّ حملت نعمهً                              ابا منقذِ لمّا دعا من یماصعُ

خواهرم! با سرزنشی که کردی از این امر بپرس و بخواه تا آگاه و خبردار شوی. آن بامداد ناگوار حسین که نیزه‌ها برافراشته شده بود، آیا کاری را که سرانجام از آن کراهت داشتم به وقوع پیوست؟ تصور نمی‌شد که در صبحگاه جنگ پر وحشت این کاره باشم. ولی نیزه‌ای که بند بندش سخت و محکم بود، با خود همراه داشتم و خطا نمی‌رفت و از شمشیری با تیغه درخشان وصیقلی و دم برنده برخوردار بودم. من نیز آن را برهنه کردم به جان آن دسته از غیرتمندانی که دینشان غیر دین و آیین من بود و چشمم مانند آنان را میان مردم ندیده بود، نه در زمانشان و نه در روزگار گذشته. از آن زمان که جوان بودم تاکنون به هنگام نبرد شدیدترین مردان جنگی بودند. در شمشیر زدن با قدرت هر چه بیشتر، شمشیر می‌زدند آری! هر کس حامی و پناهگاه شد شمشیرزن خواهد شد. به راستی در برابر سرنیزه و شمشیر برهنه، پایداری کرد و حقاً در به خاک انداختن سواره و پیاده کوشید، اگر چه سودی نداشت. اگر عبیدالله را ملاقات کردید، پیام مرا به او برسان که من برای خلیفه مردی مطیع و شنوا بودم. بُریر را کشتم و در آن هیاهو که منقذ فریاد می زد: حمایت کنندگان کجایند، نعمتی از او دریافت کردم. رضی بن منقذ که زخمی شده بُریر بود و نجات یافته بود، پس از شنیدن اشعار کعب سرود:

فلوشاءَ ربّی ما شهدتُ قتالَهُم                           و لاجعل النعماء عند ابن جابر

لقد کانَ ذاک الیوم عاراً و سُبّه                          تعیّرهُ الابناء بعد المعاشر

فیا لیت انی کنتُ من قبل قتله                          و یوم حسین کنتُ فی رمسِ قابر

اگر پروردگارم خواسته بود، من حاضر به جنگ با آنان نمی‌شدم. آن نعمت نزد ابن جابر به یادگار نمی‌ماند. به راستی آن روز لکه ننگی بود و ناسزا در پی داشت و فرزندان و نوادگان در دوران‌های بعد، آن را نکوهش خواهند کرد. ای کاش من پیش از کشتن بریر و قبل از آن روز ناگوار حسین، زیر خاک قبر پوسیده بودم.(سلحشوران طف: ص ۱۵۷-۱۵۹)

  1. بُریر تنها چهره ای است که در کربلا دعوت به مباهله کرد.
  2. شوخی و لطیفه گویی بُریر در شب عاشورا مشهور است. او شب عاشورا را با عبدالرحمن بن عبد ربه مزاح می کرد.

۶٫بُریر با اذن امام با دشمن سخن گفت تا شاید بتواند تاثیر بگذارد. وی با عمر بن سعد نیز گفت وگو کرد شاید از دل بستگی اش به بنی امیه بکاهد.

-معرفی بریر بن خضیر در منابع فارسی موجود در کتابخانه‌ی تخصصی مؤسسه‌‌ی فرهنگی هنری فرهنگ عاشورا- دزفول:

نام کتاب مؤلف صفحات
شاهکار آفرینش شیخ عباس شیخ‌الرئیس کرمانی ۱۵۳
شهدای صدر اسلام و شهدای کربلا سید علی‌اکبر قرشی ۹۰
درکربلا چه گذشت شیخ عباس قمی ۲۲۰، ۲۳۶
زندگانی امام حسین(ع) علی‌اصغر همدانی ۱۹۵
کربلا یا گلزار حسینی سید محمدتقی شهرستانی ۱۱۱
لهوف سیدبن طاووس ۱۳۱، ۱۴۳
زندگانی امام حسین(ع) محمدباقر بهبهانی ۳۷۴
خون خدا جواد محدثی ۳۶
رسالت خون و پیام در نبرد عاشورا عبدالزهراء کعبی ۵۰، ۸۰
حرکت جانگداز بانوان در راه امام حسین(ع) عبدالامیر انصاری ۳۹
سه مقتل گویا عبدالرحیم عقیقی بخشایشی ۱۰۸
شاهد شهیدان(جلد۲) علی‌محمد بشارتی ۲۴۶
فضایل و سیره‌ی امام حسین(ع) در کلام بزرگان عباس عزیزی ۲۴۱، ۲۴۳، ۲۴۴
مهیج‌الاحزان شیخ حسن یزدی حائری ۲۶۹، ۳۰۲-۳۰۱
از مدینه تا مدینه (جلد ۳) محمدجواد طبسی ۲۳۳
ناسخ‌التواریخ میرزا محمدتقی سپهر ۳۵۹، ۳۹۰،‌۳۹۲، ۴۰۴، ۴۰۷، ۴۳۲-۴۳۱
فیض‌الدموع محمدابراهیم نواب تهرانی ۱۴۷، ۱۷۵-۱۷۳
واقعه‌ی کربلا شیخ عباس قمی ۱۵۱، ۱۶۵، ۱۶۶، ۱۹۲
تاریخ زندگانی امام حسین(ع) عمادالدین حسین اصفهانی ۶۱۸
قطعه‌ای از بهشت(جلد۱) علی نجاتی(سیرجانی) ۳۵۶، ۲۷۰-۲۶۹، ۳۲۳-۳۲۰
وارثان عاشورا علی صفایی حایری ۲۷۹
امام‌الشهداء و سالار شهیدان سید محمد حسینی بهارانچی ۲۶۹-۲۶۸، ۲۸۸-۲۸۷
تاریخ زندگانی امام حسین(ع)(جلد۲) عمادالدین حسین اصفهانی ۲۸-۲۶
چهره درخشان حسین‌بن علی(ع) علی ربانی خلخالی ۳۷۹
telegram

همچنین ببینید

حبیب بن مظاهر اسدی

  -تبار و نژاد: حبیب بن مظاهر بن رئاب بن الاشتر بن جخوان بن فقعس ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.