خانه / شعر های عاشورایی / غزل / مشک بر دوش به دریا آمد(لطیفیان)

مشک بر دوش به دریا آمد(لطیفیان)

مشک بر دوش به دریا آمد

همه گفتند که موسی آمد

‏نفس آخِر ماهی­ها بود

ناگهان بوی مسیحا آمد

‏از سر و روی فرات، آهسته

موج می ریخت که سقا آمد

‏او قسم خورده که سقا باشد

آن زمانی که به دنیا آمد

‏دست بر زیر سرِ آب نبرد

علقمه بود که بالا آمد

‏کاش آن تیر نمی آمد، حیف

از بد حادثه امّا آمد

‏انکسار از همه جا می بارید

از حرم شاه حرم تا آمد

‏داشت آماده هجرت می شد

که در این فاصله زهرا آمد

از دل علقمه زیبا می رفت

‏مثل آن لحظه که زیبا آمد

شاعر: علی اکبر لطیفیان

telegram

همچنین ببینید

واج نیزه ها

بعد از هجوم خنجر و تاراج نیزه ها آرام رفته بود به معراج نیزه ها ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.