آن روز دو چشــمان خــدا هـم تر بود بــال همـــهی فرشتـــگان پـرپـر بـــود از شیــون دختــری چنیــن فهمــیدم ای وای، حسین فاطمه بی سر بود! سجاد عزیزی آرام
ادامه نوشته »ای کاش…(محمدرضا سنگری)
ای کاش، پس از تو، فتنه، سرباخته بود یــا خـانـه در آغـوش شـرر، سـاختـه بود ای کاش،به قول«خواجه» بعد از تو، خدا رسـم سـفــر از جـهـان، بـرانـداخـتـه بود محمدرضا سنگری
ادامه نوشته »نگاه پیغمبر(ساعد باقری)
آن ســو نـگـران، نگـــاه پیغـمبـر بــود خــورشیــد، رســول آه پیغـمبـر بــود ای تیغ پلید! میشکستی ای کاش آن حنجـره، بـوسـهگـاه پیغـمبـر بــود ساعد باقری
ادامه نوشته »بوسه گاه دریا(عزت اله الوندی)
گــــهــواره کودک تو تنهاست، حسین! فریاد تــو در گلوی صحراست، حسین! با آنکه در آتــــش عـــطش میسوزی لبهای تو بوسهگاه دریاست، حسین! عزت اله الوندی
ادامه نوشته »شعربیداری(احد ده بزرگی)
افـراشــت ز مهـــر، بیــــرق یـاری را خـوش برد به سر طریق دینداری را شـــد (حــر) و دریـد پرده ظلمت را شد مست و سرود شعر بیداری را احد ده بزرگی
ادامه نوشته »فاطمهای دیگر(سجاد عزیزی آرام)
وقتی که حسین فاطمه بیسر بود وقتی که پــــــر فـــــرشـــتگان پرپر بود یـــــکـــباره زمین و آســــمان داد زدند زینب به خـــــدا فــــاطـمهای دیگر بود سجاد عزیزی آرام
ادامه نوشته »گودی قتلگاه(غلامرضا کافی)
شــــــب، خنــــجر آبدیـــده دارد در دست خـــــورشید به خون تپیده دارد در دست از گـــــــودی قــــــتـــــلــــــگاه بــیرون آمد ای وای، ســـــــر بــــــریده دارد در دست غلامرضا کافی
ادامه نوشته »تعبیر سرخ(حبیب اله بخشوده)
گفتم که: سرت؟ گفت: سپردیم به دوست گفتم که: دلت؟ گفت: دلـــــم همره اوست درخــــلـــوت خــــونـــین شــفق پرزدوگفت: جـــان دادن و پــیــمان نشکستن نیکوست حبیب اله بخشوده
ادامه نوشته »