رافع بن عبدالله ازدی شنوئه مولا (غلام) مسلم بن کثیر رَسته از هرچه هست، سرمست از جام ولای دوست، دستافشان و پایکوبان میآیم. میآیم با تنپوشی از تقوا، زرهی از زهد، پایافرازی از ارادت و عشق و شمشیری صیقلیافته از معرفت، سیراب از بصیرت و ادراک، تا جان در هوای تو پرواز دهم. رافع همراه مسلم بن کثیر، مولایش، از ...
ادامه نوشته »