خانه / 2016 (صفحه 29)

بایگانی سالانه: 2016

ثواب کسی که برای امام حسین(ع) شعر بگوید

حدثنی محمد بن أحمد بن الحسین العسکری عن الحسن بن علی بن مهزیار عن أبیه عن محمد بن سنان عن محمد بن إسماعیل عن صالح بن عقبه عن أبی عبد الله ع قال من أنشد فی الحسین بیت شعر فبکى و أبکى عشره فله و لهم الجنه و من أنشد فی الحسین بیتا فبکى و أبکى تسعه فله و لهم ...

ادامه نوشته »

حج مقبول

حَدَّثَنِی الْحَسَنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ فُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: زِیَارَهُ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع تَعْدِلُ حِجَّهً مَبْرُورَهً مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص.( کامل الزیارات، النص، ص: ۱۵۷) حسن بن عبد اللَّه بن محمّد بن عیسى، از پدرش، از حسن بن محبوب، از جمیل ...

ادامه نوشته »

” عین ” مثل عاشورا

” عین ” مثل عاشورا “عین” مثل امام علی که خیلی مهربان بود “عین “مثل عباس که خیلی پهلوان بود “عین” مثل علی اصغر که کوچولو و خندان بود “عین “مثل علی اکبر که که شجاع و جوان بود “عین” مثل عاشورا که عجیب ترین روز دنیا بود (نسرین دهقان زاده)

ادامه نوشته »

هدیه آستان امام علی (ع) به موزه امام حسین (ع)

به گزارش واحد خبر موسسه فرهنگی هنری فرهنگ عاشورا به نقل از”العالم”، آستان مقدس حضرت علی علیه السلام، با صدور بیانیه ای اعلام کرد: سید حبل المتین، دبیر کل آستان مقدس حضرت علی علیه السلام، و هیئت همراه، از آستان مقدس امام حسین علیه السلام دیدن کردند. این هیئت در این سفر با شیخ عبدالمهدی الکربلایی، نماینده مرجع تقلید و ...

ادامه نوشته »

فانوس اشک‌هایم را روشن می‌کنم(خدیجه پنجی)

شام غریبان است. می‌خواهم تا صبح، پا به پای زینب، فانوس اشک‌هایم را بیاویزم در کوچه کوچه اندوه. می‌خواهم تا صبح، زانوی غم در بغل، خون بگریم مصیبتی بزرگ را. تا صبح، هم‌نوا با جبریل، روضه بخوانم در گودی قتلگاه. من فانوس اشک‌هایم را با آتش دل، روشن می‌کنم. دارند محمل‌ها را می‌بندند؛ وقت کوچ است. از خیمه‌ها، جز خاکستری ...

ادامه نوشته »

زینب(س)(حسین اسرافیلی)

زان فتنه‌ی خونین که به بار آمده بود خورشید«ولا» بر سـر دار آمده بود با پـای برهــنه،دشــت‌ها را،زیـنب دنبال حسیــن،ســایـه‌وار آمده بود حسین اسرافیلی

ادامه نوشته »

با ابوحمزه تا خدا

خدایا، باز با دستان خالی به سویت آمده‌ام و نمی‌دانم چرا وقتی به سوی تو می‌آیم همیشه دستم خالی است؟ و چرا تو همیشه با من طوری رفتار می‌کنی و طوری مرا تحویل می‌گیری انگار که بنده‌ی خوبی بوده‌ام و با کوله‌باری از خوبی‌ها به سویت آمده‌ام؟ خدای من، امشب باز با شانه‌هایی خم شده،  زیر بار گناهان آمده‌ام،  ولی ...

ادامه نوشته »

شب قدر، شب نزول وحی

شب قدر است؛ شب نزول وحی است (انّا انزلناهُ فی لَیلَهِ القَدر)، شب مبهم سال، شبی که غوّاصان اقیانوس‌های ژرف و عمیق شب‌زنده‌داری هم از درک عظمت آن ناتوان وعاجزند (وَما اَدْریکَ ما لَیله القَدْر)، شبی که از هزار ماه بهتر است (لَیله القَدْر خَیرٌ مِنْ اَلْفِ شَهر).  شب نزول جبرئیل آن‌چنان‌چه بر پیامبر نازل می‌شد و شب نزول فرشتگان ...

ادامه نوشته »

شام غریبان تو است علی…

دلواپس و نگران حسن هستی که پس از تو بر او چه خواهد گذشت و در نهایت در خانه چه بر سرش خواهند آورد. نگران دختر عزیزت زینب هستی که پس از تو چه خواهد دید و چه خواهد کشید. نگران حسین هستی که در کربلا بر او چه خواهد گذشت. نوجوان رشیدت عباس را صدا زدی و به بوسه ...

ادامه نوشته »

خواهر عزیزم زینب، آهسته گریه کن…

خواهر عزیزم زینب آهسته گریه کن. اشک‌هایت آتش به جان حسین می‌ریزد. آهسته گریه کن. اشک‌هایت آرامش پدر را بر می‌آشوبد. آخر تو دردانه‌ی پدر بودی، تو برای پدر، هم‌چون فاطمه بودی برای پیامبر. پدر تحمل شنیدن صدای گریه‌ هایت را ندارد. یادت هست در تشییع غریبانه‌ی مادر، چقدر نگران تو بود؟ یادت هست در نگاه مادر بلندبلند می‌گریست و ...

ادامه نوشته »