خانه / شعر های عاشورایی (صفحه 17)

شعر های عاشورایی

فدات(محمد رضا مهدی زاده)

ســتاره آب می شد در شب تو فلــک بی تاب می شد با تب تو کلــامـــت نــاب‌تر از هفــــت دریا عطش سیراب می شد از لب تو محمد رضا مهدی زاده

ادامه نوشته »

زینت سجاده ی عشق(رضا اسماعیلی)

بعد از آن واقعه ی سرخ، بلا سهم تو شد پیکر سوخته ی کرب و بلا، سهم تو شد بعد از آن واقعه، هفتاد و دو آیینه شکست ناگهان، داغ دل آیینه ها، سهم تو شد بعد از آن واقعه، آشوب قیامت برخاست بر سر نیزه، سرِ خون خدا، سهم تو شد بعد از آن واقعه، خون جوش زد از ...

ادامه نوشته »

نوکر شده ام که آب و جارو بزنم(غزلی تقدیم به همه نوکران حضرت حسین(ع))

تقدیم به همه نوکران حضرت حسین(ع) نوکر شده ام که آب و جارو بزنم از بام دو چشم، اشک، پارو بزنم در سوگ تو ارباب، به سر خواهم زد فرمان تو بده، به سینه یا رو بزنم؟ آنقدر تو را، نیزه و شمشیر زدند امکان نشود، به زخم دارو بزنم گودال شده، خانه و کاشانه ی تو ننگ است دم ...

ادامه نوشته »