فصل سوم
با عاشورا در عرصهی جامعه و مدیریت اجتماعی
عاشورا -کربلا، همان گونه که از موضع تربیت انسانی- به مثابه تبلوری از یک اندیشه و الگوی تربیت انسانی- کمتر موضوع نظر و تحقیق و تبیین بوده است، همان گونه نیز از منظر علمالاجتماعی- در مفهوم عام علم و به مثابه تبلوری از یک اندیشهی اجتماعی و الگوی مدیریت اجتماعی- کمتر شناخته و تبیین شده است. نوع شناختها و بررسیها، با تصویری تفصیلی از اندیشهی اجتماعی و مقولهی مدیریت تحول اجتماعی به رخداد عاشورا ننگریستهاند. از این رو با کمال تواضع در آستانهی دانشوران سختکوش معاصر و سدههای پیشین، باید گفت تحلیلها و تبیینهای اجتماعی آنان به طور عموم صبغهای جزئی نگرانه دارد و از یک تحلیل همه جانبهی جامعهشناختی خالی است.
دیدگاه ما در این وجهه از تحلیل نهضت حسینی آن است که:
مجموعهی تحلیلها و سلوک امام(ع)، زینب کبری(س) و دیگر یاران و همراهان، گزارشگر دو آموزهی بزرگند:
الف- از سویی در راستای اندیشهی اصلاحی نهضت، تعالیم عاشورا گزارشگر ساخت و ماهیت اندیشهی اجتماعی دینی و ارائه دهندهی تئوری و الگوی کلان مدیریت اجتماعی- پیوند جسته با اصل تربیت انسانی- است. الگوی مزبور براساس فکر اجتماعی دینی ساخت یافته براساس دو اصل نابی و توانمندی، در راستای به کاربندی اصل مشروعیت نظام اجتماعی و سیاسی، چارچوبهی کاربردی تحقق کارآمد نظام اسلامی را پیشنهاد میکند.
ب- حرکت عینی خود را در قالب یک گروه اجتماعی نمونه در چارچوبهی این الگو نظم و سامان میبخشند و اصول روش راهنمای تحقق عینی همهی عناصر درونی الگوی مزبور را به صورت عینی، ملموس و کاربردی با زندگی و شهادت و اسارت خویش، به دست میدهند و در هر مجالی و شرایطی در چارچوب آن الگوی پیشنهادی، سلوک راهبردی خویش را جهت میبخشند و نمودهای عینی آن را در دید تاریخ مینشانند.
۱- ساختار و فرآیند درونی فکر اجتماعی با عاشورا
اندیشهی اجتماعی جریان فکری در شناخت و تبیین امور و شؤون اجتماعی انسان و حیات جمعی آدمیان(مانند پدیدههای اجتماعی و عمل اجتماعی، گروهها و اجتماعات و پیدایش و ثبات و تحول آنهاو…) از دیدگاههای گوناگون توصیفی- تحلیلی(در شناخت وضعیت موجود)، ارزشی و هنجاری(در تصویردهی از وضعیت مطلوب اجتماعی) و راهبردی(در ارائه سیاستها و برنامههای انتقال از وضع موجود به وضعیت مطلوب) درحوزههای گوناگون ادراکی(تجریدی، اعتباری و تجربی) است. ساختار درونی اندیشهی اجتماعی نیز، عبارت از مجموعهی روابط پایدار میان اجزاء اندیشه اجتماعی است و فرایند درونی اندیشهی اجتماعی نیز، عبارت از نحوهی جریان متداول اندیشه اجتماعی در عرصههای یادشده، میباشد.
اولین آموزهی اجتماعی و جامعهشناختی فرهنگ عاشورا در راستای اندیشه اصلاحی، به دست دادن تصویری سره و کارآمد از جریان فکردینی اجتماعی یا وجههی اجتماعی تعالیم دین است.
اندیشه اجتماعی در تحلیل ساختاری- فرایندی از آن، دارای سه لایهی عمومی کلان میباشد:
– لایه توصیفات و ادراکات حقیقی نظری برآمده از مکتب شناختی مورد پذیرش
– لایه توصیفات و ادراکات ارزشی در تصویردهی از الگوی مطلوب اجتماعی و زیرمجموعههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آن
– لایه برآوردهای کاربردی مدیریت تحول و تغییر اجتماعی(الگوی عملی، سیاستها و برنامههای توسعهی اجتماعی در چارچوب الگوی مطلوب برگزیدهی اجتماعی)
اندیشهی اجتماعی پیشنهادی در تعالیم عاشورا فراگیر انواع حوزههای ادراکی نظری، ارزشی و کاربردی در مقولهی حیات جمعی است و ارکان لایههای شناختی یادشده را دربردارد.
۱-۱- حوزهی اندیشههای نظری اجتماعی در تعالیم عاشورا
۱-۱-۱- اندیشهای فلسفی-کلامی در فرهنگ عاشورا
اندیشههای اجتماعی عاشورا در بخش اندیشههای فلسفی-کلامی بر پایهی مبانی هستیشناختی و در راستای این مبانی گزارشگر مجموعهای از اندیشههای نظری دربارهی ابعاد گوناگون حیات اجتماعی میباشند. هر اقدام اجتماعی، هدفگذاری، برنامهریزی در زمینهی حیات اجتماعی همواره مستلزم وجود مبنای فلسفی یادشده است. نمونهای از این مبانی در تعالیم عاشورا عبارتند از:
۱-۱-۱-۱- فلسفه و کلام اجتماعی که عبارت از مجموعه آراء و نظریات فلسفی در زمینهی حیات جمعی است، و تعالیم عاشورا در این بخش اندیشههایی را پیشنهاد میکند؛ مثل: پیشگویی و پیشبینی درست واقعیت پیشروی اجتماعی، قانونمندی جامعه و حرکت اجتماعی، سنتهای الهی در تدبیر جامعه و نظام قانونمند پدیدارهای اجتماعی. گفتگوی امام(ع) با فرزدق نمونهای از این دیدگاه فلسفی- کلامی است:
«مقدورات در دست خداوند است و او هر روز فرمان تازهای دارد.»(59)
بر پایهی مبانی فلسفهی اجتماعی پیشنهادی اندیشهی عاشورا، حوزههای فلسفهی سیاسی، فلسفهی اقتصاد و فلسفهی فرهنگ در آن اندیشه، شکل میگیرند. تحلیل تفصیلی و نشاندهی نمونهها در مجال این مقاله نمیگنجد.
۱-۱-۱-۲- اندیشه فلسفهی سیاسی عبارت از پارهای آراء فلسفی دربارهی وضعیت سیاسی، تشخیص علل، راهبردهای مدیریت و جامعهی سیاسی آرمانی است. فرازهای بسیاری از سخنان امام حسین در این حوزهی شناختی جایگیرند، مانند: اصل مشروعیت نظام اجتماعی و رژیم سیاسی بر پایهی امامت بر حق و حقانیت و عدالت:
«امام کسی است که مطابق قرآن رفتار کند و عدالت را اجراء نماید و حق را بپاید و بر خود ناظر بداند.»(60)
۱-۱-۲- اندیشههای غیرمتافیزیکی- غیرعلمی با عاشورا
برخی تعالیم عاشورا درحوزهی شناختهای اجتماعی از مقولهی قضایا و اندیشههایی هستند که گرچه علمی و تجربی نیستند و ما بعدالطبیعی و متافیزیکی نیز نیستند؛ بلکه در میان این دو حوزهی معرفتی جای دارند. این حوزهی میان رشتهای به مثابه خادم و معرفت ابزاری برای شناختای تجربهپذیر تلقی میشوند و در اختیار نهندهی ابزار برای کاوشهای اجتماعی میباشند. در عرصهی کاوشهای دینی و اندیشههای مزبور موجب پیوند عمیقی میان مبانی کلامی- فلسفی دیدگاه اجتماعی اسلام با کاوشهای تجربهپذیر میباشند. حوزهی معرفتی مزبور از سویی گزینشی است(مانند حوزهی علوم تجربی) و از سویی تجربهناپذیر است(مانند حوزهی اندیشهی فلسفی). برخی نمونههای این اندیشهها در تعالیم عاشورا عبارتند از:
– اصل فطرت، که امری تجربی نیست و از سویی یک موضع خاص و جزئی میباشد که برای شناختهای انسانی به ویژه کاوشهای روانشناختی راهگشا میباشد.
– دیدگاه انسانشناختی دین که به شدت در انسانشناسی تجربی مؤثر میافتد. بسته به اینکه برای انسان اصلیترین خصیصههای او را چه میدانیم، سراپای شناختهای تجربهپذیر ما از انسان، آکنده از مباحث متنوّع پیرامون آن خصیصهی محوری تبیین شده خواهد بود؛ تعابیری مانند: خلافت و گواهی انسان، امانتداری انسان و یا اینکه انسان مجموع روح و بدن است و یا نوع تفسیر ما از اصطلاحات و مفاهیمی مانند: نفس، روح، جان و …(۶۱)
۱-۲- حوزهی اندیشهها و علوم اعتباری جامعهشناختی
اندیشهها و علوم اعتباری جامعهشناختی، جایگیر در حوزهی علوم و معارف درون دینی به طور خاص و به ویژه علم اخلاق اجتماعی و فقه عمومی یا فقه اجتماعی میباشند. بسیاری از تعالیم عاشورا دربردارندهی این قبیل اندیشهها هستند و میتوانند منبع ناب استنباط دریافتها و تعالیم اخلاقی و فقهی باشند که به ویژه در بخش فقه اجتماعی، اعتنای بایستهای از سوی دانشوران دینی- مگر انگشتشمار- به این تعالیم به عنوان یک مستند فقهی نشده است.(۶۲)
۱-۲-۱- علم اخلاق اجتماعی
علم اخلاق اجتماعی، دانش ناظر به مقولههای ارزشی و اخلاقی حرکت اجتماعی است و شامل مباحث انسانسازی در زمینهی جهتگیری اجتماعی مانند خیر و شر در افعال اختیاری و رابطهی آنها با کمال و سعادت نهایی، روش تربیت و تزکیه، نقش ایمان و عمل و بیان رابطهی آنها در رشد اجتماعی، تعاون تکاملی فرد و جامعه، ارتباط تکاملی میان فرد و نظام حاکم اجتماعی، موجودیت اجتماعی مؤمن، تأثیر تربیت دینی در رشد اجتماعی، ازخودگذشتگی و تکامل اجتماعی، پرورش مظاهر عمومی انسانیت و دیگر نمونههای ارزشی-اخلاقی با عاشورا میباشد.(۶۳)
۱-۲-۲- علم فقه اجتماعی
علم فقه اجتماعی، دانش عهدهدار استنباط و تبیین احکام اجتماعی اسلام و شامل مباحث اجتماعی، حقوقی، سیاسی و اقتصادی آموزههای اسلام است و دربرگیرندهی ابوابی مانند احکام مدنی، احکام اقتصادی، احکام قضایی، احکام جزایی، احکام سیاسی و احکام بینالمللی میباشد. رخداد عاشورا به عنوان یک مستند عظیم فقهی تعالیم بسیاری در این حوزهی معرفتی در دید ما، میگذارد.(۶۴)
۱-۱-۲- حوزهی اندیشهها و علوم تجربهپذیر جامعهشناختی
اندیشهی اجتماعی برآمده از آموزههای اسلام از مجرای اندیشههای نظری و اعتباری اسلام، در عرصهی شناختهای تجربهپذیر جریان مییابند. زمینههایی چند نشانگر این فرایند میباشند؛ مانند:
– ساخت فلسفی- ارزشی زبانشناختهای اجتماعی که نشانگر سیستم مفهومی در مورد جامعه و تحول اجتماعی میباشند؛ واژگانی مانند: قریه، امت، ملت، مؤمن، رشد، امام، رسول، نبی، سنت، حکم، اولوالامر، اطاعت، عبودیت، عدالت، قسط، عصیان، فساد، کافر، منافق، متّقی؛(۶۵)
– تصدیقات نظری پیشینی برگرفته از آموزههای دینی که در تعالیم عاشورا موج میزنند: مانند اعتقاد به قابل شناخت بودن جهان و جامعه، پذیرش نقش عقل، تدبیر، تجربه و … در تفسیر و تبیین جهان خارج و رخدادهای عینی و اجتماعی، اعتقاد و باور به قانونمندی جهان و جامعه، اعتقاد و باور به هدفداری و غایتداری تحول اجتماعی در تاریخ و انسان؛(۶۶)
– اندیشههای غیر متافیزیکی و غیر علمی اجتماعی موجود در تعالیم دین، نمونهای دیگری از زمینههای یادشده است.
کاوش از اینکه آیا میتوان در حوزهی اندیشههای اجتماعی اسلام، اندیشههای تجربهپذیر را انتظار برد، موکول به تحقیق معرفتشناختی گستردهای است که در حوصلهی این مقاله نیست. کوتاه اینکه اندیشههای کاربردی اجتماعی بسیاری دربارهی موضوعات مختلف موجود در علوم انسانی یعنی جامعهشناسی، اقتصاد، علومتربیتی، علوم سیاسی، روانشناسی، روانکاوی و … را، میتوان در گسترهی آموزههای کتاب و سنت فهرست کرد که گزارشگر جهتگیری خاص اندیشههای تجربهای اجتماعی میباشند. آیات و روایات بسیاری در تبیین مبانی معرفتشناختی این نظریه، فراخوان به کاربرد عقل تجربیاند.
اندیشههای اجتماعی با عاشورا را نیز میتوان از منظر موضوعات شناخت اجتماعی، تفسیری نظامواره کرد:
– یکی شناختها و پژوهشها دربارهی پدیدارهای اجتماعی در حال گذار و وضعیت موجود اجتماعی و به تعبیری، شناخت واقعیت موجود اجتماعی؛ آن گونه که هست.
– دیگری شناختها و پژوهشها دربارهی وضعیت آرمانی و مسائل اصولی و هنجاری و ارزشی این وضعیت و به تعبیری، شناخت حیات جمعی آدمیان و جامعهی انسانی؛ آنگونه که باید باشد.
– و سه دیگری آنکه شناختها و پژوهشها دربارهی اصول و مسائل مدیریت واقعیت موجود اجتماعی رو به سوی وضعیت مطلوب و به تعبیری، شناخت کیفیت گذار جامعه از آن گونه که هست به سوی آن گونه که باید باشد.(۶۷)
۲- تعالیم جاری در حوزهی مدیریت حرکت اجتماعی
اندیشهی اجتماعی برخاسته از تعالیم عاشورا و شکلگرفته در حوزهی علوم و معارف اجتماعی درون دینی بر پایهی زیرسازهای خاص معرفتشناختی، به طور عام توانمند جریانیابی در سه حوزهی تحقیق و توسعهی انسانی- اجتماعی(RD) یا مدیریت تغییر اجتماعی یعنی تحقیقات هنجاری(برآورد وضعیت مطلوب)، توصیفی(برآورد وضعیت موجود) و تجویزی(برآورد راهبردهای مدیریت وضعیت موجود رو به وضعیت آرمانی برگزیده) میباشد. منطق کارآمد بخشی به نظام اجتماعی در الگوی برداشتی ما از تعالیم عاشورا، در وجههی تحقیق و توسعهای آن، به دست داده شده است.
۲-۱- حوزهی تبیین وضعیت مطلوب اجتماعی با تعالیم عاشورا
در حوزهی تحقیقات دینشناختی هنجاری توسعه، دو بخش اصلی پژوهشی جای دارد که در تعالیم عاشورایی نیز جاری است:
۲-۱-۱- بخش تبیین و توجیه نظری دیدگاههای ارزشی و هنجاری
این بخش عهدهدار کاوش دربارهی سیستم مطلوب اجتماعی اسلام و زیرسیستمهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آن و سازمان، رفتارها و فرایند اجتماعی ما با توجه به اهداف برگزیده برای سیستم اجتماعی اسلام و در قالب آرمانها و ارزشهای اسلامی، میباشد و در مورد حسن و قبح و ارزشداری و یا ضدارزشی بودن هر کدام از موضوعات یادشده، تحقیق میکند. در این بخش کوشش اصلی بر آن است تا بر مبنای تبیین اهداف و فرایند و نظام حاکم بر کلیت سیستم مطلوب اجتماعی و زیرسیستمهای آن، عناصر، عوامل، جریان کلی و خطوط و روابط و مناسبات ارزشی هماهنگ با آن مبنای برگزیده، برآورده شده و به دست داده شود. انواع دیدگاههای تجریدی، اعتباری و تجربهپذیر در تعالیم و اندیشهی دینی که از موضع دفاع از دیدگاه آرمانی دربارهی جامعهی دینی ارائه شوند، در این بخش جای دارند. تعالیم امام حسین(ع) و دیگر عاشورائیان در اینباره بسیارند که نمونههای آن در بخش ساخت فکری گذشت. مباحث کلامی عاشورا ناظر به توجیه هستیشناختی عناصر ارزشی پیشنهادی عاشورا در حوزهی امر اجتماعی و نیز مباحث کلامی ناظر به موضوعات فلسفهی اجتماعی و سیاسی، از این دستهاند.
۲-۱-۲- طراحی سیستم مطلوب اجتماعی
فرایند مدیریت تغییر اجتماعی یا توسعه لزوماً در چارچوب یک سیستم اجتماعی صورت میپذیرد. یک سیستم اجتماعی نیز با عوامل و عناصر به هم پیوسته در رابطهی معینی شکل میگیرد که براساس مبنای مشخص، هدف، جهت، نقش و کارآیی معینی دارد. برآورد از جایگاه مجموعهی مؤلّفهها و عوامل اقتصادی و غیراقتصادی(فرهنگی و سیاسی) در فرایند توسعهی همه جانبهی انسانی- اجتماعی و در نسبت با یکدیگر، ارائهی یک موقعیت یا جهت حرکت مطلوب در چارچوب مجموعهی انسانی و در این راستا تبیین دیدگاه اسلامی توسعه، طراحی الگوی عملی توسعهیافتگی و الگوهای ابزاری و سیاستگذاری و تصمیمگیری مدیران توسعه و نیز مدل پایهی برآورد حرکت پدیدههای واقعی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی(موضوعشناسی توسعه)، الزاماً و به ناگزیر بایستی در چارچوبهی طرح سیستمهای برگزیدهی اجتماعی(الگوی وضع مطلوب سیاسی، فرهنگی و اقتصادی) انجام پذیرد.
کارکرد بینش سیستمی(در ارائهی یک دیدگاه سیستمی و یک تئوری برای ساختمان سیستم) در حوزهی تبیین دیدگاه اسلامی توسعه نظرگیر است. تعالیم دین دربردارندهی مجموعهی آموزههایی از ارزشها، قواعد حقوقی، بینشها و شناختها، اهداف، مبانی و روابط توصیفی- از جمله در عرصهی اندیشهی اجتماعی- است که از سویی قابل شکلگیری در قالب یک الگوی ساختمان سیستم در تفسیر و توصیف نمونهسازی وضعیت مطلوب اجتماعی میباشد و از سویی دیگر مدل و الگوی مزبور خود میتواند اساس و پایه شکلگیری نظریههای اجتماعی- اقتصادی درچارچوب روشهای علمی و در برآورد و نقد وضعیت موجود سیستم اجتماعی و نیز کارآمد در تنظیم امور اجتماعی باشد. برخی از اصول نظری پایه در تبیین دیدگاه مزبور عبارتند از:
– برآورد شناختی از دین در چارچوب روششناسی دیدگاه سیستمی و بر پایهی اصل معرفتشناختی قابلیت تعبیر ایدئولوژیک از دین راهبری میشود.
– دیدگاه اسلامی طرح سیستم اجتماعی و زیرسیستمهای آن در چارچوب دیدگاه سیستمی کلان فهم دینی یا«تفقّه در دین» شکل میپذیرد.(۶۸)
– مشکل روششناختی اساسی ما در حوزهی تحقیق از دیدگاه اسلامی توسعه به طورخاص و در حوزهی کلیت نظاموارهی تعالیم دین به طور عام، عدم اهتمام به برآورد سیستمی تعالیم دین، به ویژه در حوزهی اندیشهی اجتماعی میباشد.
– الگوی پیشنهادی موجود در توسعه و چارچوبهای مرتکز فهم دینی، نقطهنظرهای ثابت تلقی نشده و این الگوها بر پایهی اصل تحولپذیری معرفت و شناخت دینی سیال هستند. تعالیم دین به مثابه منبعی تلقی میشوند که همواره به مدد دستاوردهای تازهی معرفتی میتوان در پاسخ به پرسشهای ثابت و روزآمد جامعهی انسانی، از این منابع، دریافتها را تنظیم و ارائه نمود.
اندیشههای دروندینی و معارف بیرون دینی در چارچوب یک دستگاه کلان ادراکی، فرایند طراحی سیستم اجتماعی و زیرسیستمهای آن در دیدگاه اسلامی تا تدوین الگوی سیاستهای توسعهی تجربی را هموار میسازند.
فرازهایی فهرستوار از تعالیم عاشورا در تبیین اصول الگوی مطلوب نظام اجتماعی- سیاسی که گزارشگر وضعیت آرمانی جامعهی مسلمانی است، اینک مرور میشود:
۲-۱-۲-۱- تصویر مطلوب نظام فرهنگی
با عاشورا، «عبودیت و بندگی خداوند»، مبنا و علت مجموع سیستمهای مستنبط از آموزههای دین به مثابه جوهرهی دینداری و دیانت تلقی میشود. سیستم فرهنگی(با زیرسیستمهای آن مانند سیستم فکری، سیستم اخلاقی، سیستم تربیتی و…) الگوی ساختمان مجموع اصول و بایدهای بینشی، ارزشی و هنجار بر پایهی اصل مبنایی عبودیت خداوند میباشد.اصول ثابت سیستم مزبور با این نهضت دریافته میشوند؛ مانند: «اصل کرامت انسان و خلیفهاللهی او»، «منزلت علم و عقل»، «نظمپذیری»، «نظام قانونی»، «دیدگاه طریقی نسبت به دنیا»، «حرمت و منزلت ایمان و تقوا»، «جایگاه ارجمند جریان رشد انسانی»، «همبستگی هدفداری انسان و جهان»، «انسانسازی به منظور جامعهسازی»، «جامعهسازی به منظور انسانسازی»، «بندگی خداوند و نفی تسلط غیر»، «ایستادگی و پایداری در راه ایفای رسالت و مسئولیت»، «فرهنگ شهادتطلبی»، «فرهنگ الگوپذیری»، «فرهنگ حریت» و …(۶۹)
مجموعهی اصول کلی و قانونمندیهای عمومی نظام فرهنگی در سه بخش نظام هنجارها و ارزشهای فرهنگی، نظام فرهنگ سیاسی و نظام فرهنگ اقتصادی جایگیرند.
۲-۱-۲-۲- تصویر مطلوب نظام سیاسی
با عاشورا، هدف و خط کلی سیستم سیاسی، جریان ولایت الهی در ایجاد تناسب و نظام فرهنگ و اقتصاد و جریان فهم و ادراک دینی از فرایند مدیریت نظام اجتماعی است. برخی اصول عمومی و ثابت سیستم سیاسی با عاشورا عبارتند از:
«اصالتمندی ولایت دین در عرصهی مدیریت نظام»، «ثبات و تعادل سیاسی»، «جریان توزیع قدرت»، «محدودیت اقتدار دولت»، «ضرورت پیوستگی اصل شورا با اصل نص»، «مشارکت سیاسی»، «جریاندهی همه جانبهی قسط و عدالت»، «قانونیت» و …(۷۰)
۲-۱-۲-۳- تصویر مطلوب نظام اقتصادی
با عاشورا هدف و خط کلی سیستم اقتصادی براندازی فقر و تکاثر و انواع مظاهر آن و تأمین قوام جامعه بر پایهی نفوذ و سریان عدالت و قسط است. «براندازی فقر و تکاثر» و «توزیع متعادل ثروت و درآمد» برخی اصول عمومی سیستم اقتصادی اسلام میباشد که با نهضت عاشورا میتوان به دست داد.(۷۱)
۲-۲- حوزهی مطالعات توصیفی- راهبردی در تعالیم عاشورا
حوزهی مطالعات ارزشی- هنجاری خاستگاه جهتبخش مطالعات توصیفی- راهبردی است. الگوی کاربردی مدیریت تغییر یا الگوی عملی توسعه، اساس این دسته مطالعات است. اندیشهی اجتماعی پیشنهادی تعالیم عاشورا از مجرای الگوی یادشده در حوزهی مطالعات توصیفی- راهبردی جریان مییابد.
الگوی کاربردی مدیریت تغییر یک نظام عبارت است از وضعیتی فرضی از یک نظام که اجزاء معین آن دارای هنجار و مطلوبیت برخاسته از یک الگوی نظامواره بوده که براساس هدف غایی(تبیین شده در الگوی نظام مطلوب) و با توجه به تغییرات محیطی پیشبینی شده سازگاری میان موضع و وضعیت نظام و با امید حصول به بروز رفتاری مطلوب از نظام، طراحی میشود. در واقع الگوی توسعهی نظام، اهداف ساختاری را نشان میدهد. الگوی توسعهی نظام نه تنهاتحت تأثیرشرایط محیطی، شرایط درونی، تغییرات ساختار و رفتار نظام در گذشته، هدف غایی و نظام ارزشی حاکم بر آن میباشد، بلکه سازگاری و تناسب میان اجزاء آن نیز به لحاظ ارتباط نظام یافتهی اجزاء خود سیستم لازم و ضروری است. اندازهگیری توسعهی انسانی و هدایت فرایند توسعهی برگزیده، همواره بر گرد محورها و شاخصهای کلیدی شکل گرفته در قالب الگوی توسعه تمرکز مییابد.(۷۲) شاخصهای متغیر توسعه براساس اصول پایه و ثابت توسعه یا قانونمندیهای عمومی شکل گرفته در قالب طرح سیستم اجتماعی و زیرسیستمهای آن- سیستمهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی-، برگزیده و استنباط میشوند و در قالب یک طرح سیستمی خاص، با یکدیگر نسبت نظامواره میگیرند و الگوی توسعه را سامان میبخشند.
با توجه به آنچه گذشت در تعالیم توصیفی- راهبردی عاشورا میتوان دو بخش یادشده را دریافت:
۲-۲-۱- نقد و تحلیل وضعیت اجتماعی عصر سلطه و انحطاط
با آن دیدگاه از نظام مطلوب اجتماعی، نقد امام(ع) از وضعیت موجود اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی عصر خویش، براساس آن مبانی نظری و در چارچوبهی آن الگوی مطلوب، به دست دادن شاخصههای نقد یک جامعهی منحط میباشد. یک فراز نمونه از سخنان امام حسین(ع) در تحلیل وضعیت موجود از این قرار است: «…آگاه باشید که این زمامداران به پیروی شیطان درآمدهاند و پیروی خداوند رحمان را رها کردهاند؛ تباهی را رواج دادهاند و حدود خدا را به کناری نهادهاند؛ بیتالمال را ویژهی خود ساختهاند؛ حرام خداوند را حلال میکنند و حلال او را حرام.»(73)
– در نقد وضعیت سیاسی، امام حسین(ع) به شاخصهای اصلی انحطاط سیاسی، نظر دارد. «بحران مشروعیت و وانهی اصل وصایت و امامت»، «رخنهی امتیازات قبیلگی و تعصبهای نژادی دورهی جاهلیت»، «انحراف و تحریف ملاکها و روشهای زمامداری و مدیریت»، «به ضعف گراییدن روح همبستگی»، «سیاستهای نادرست مالی و اقتصادی و فرهنگی»، …، نمونههایی از این شاخصها، میباشند.(۷۴)
– در نقد وضعیت فرهنگی نیز امام(ع) به همان گونه تحلیل میکند و وضعیت مزبور را به نقد میکشد و بسیاری از ویژگیهای آن را نشان میدهد؛ مانند: «درآمدن بدعت»، «درآمیختگی دیانت مردمان با امور بیگانه و زواید دینکش و تفسیرهای ناصواب»، «کنار گذاردهشدن سنت پیامبر(ص)»، «هجوم افکار غیر دینی در میان فطرتهای ساده از سوی افکار وارداتی غیر دینی و افکار تحمیلی دست ساختهی اموی»، «بروز ذهنیتهای فراموش شدهی تعصبهای جاهلی مغفول و متروکماندن جوانب انسانساز و جامعهساز دین»، «خلل افتادن در توانایی دیانت و درماندگی آن»، «جهل و ناتوانایی فکری و ایدئولوژیک مدیران و حاکمان پس از پیامبر»، «قشریگری ابتدایی و لاابالیگری فکری بعدی»، «تزلزل ایمان مردم به ارزشها»، «توجیه دینی انحرافات»، «انحطاط هویت» و… نمونههایی از مختصات جامعهی انحطاط در نگاه تعالیم عاشورا است.(۷۵)
– در نقد وضعیت اقتصادی عصر خویش نیز امام(ع) شاخصهای اصولی برآورد وضعیت را به دست میدهد؛ مانند: «درآمیختگی اشرافیت معنوی با اشرافیت مادی»، «تکاثر و انحصارطلبی امکانات اجتماعی»، «تبعیض طبقاتی»، «توزیع نابرابر ثروت» و…(۷۶)
۲-۲-۲- الگوی تبدیل وضعیت اجتماعی رو به جامعهی آرمانی
و باری عاشورائیان، حرکت خویش را میآغازند در همهی ابعاد و وجوه تحول اجتماعی با آن زیرسازهای انسانی- تربیتی- که پیشتر گذشت- و موضع اصلاحی و راهبری خویش را در برابر نسل خویش و تاریخ بشریت و مردمان آینده، با مقدورات و امکاناتی که در اختیار دارند و شرایطی که در پیشرو دارند، به عرصهی ظهور و عملکرد میآورند.
عملکرد امام حسین(ع) و دیگر عاشورائیان در راستای تصویر آرمانی پیشنهادشان از انسان و جامعه، میتواند درقالب الگوی عملی تبدیل وضعیت موجود تفسیری نظامواره بیابد که مجال دیگری میطلبد.
این مرور کوتاه، چارچوب تحلیل پیشنهادی برپاخیزی عاشورا- کربلا، را به اجمال به دست داد؛ تبیین تفصیلی و تحلیلی آن را به مجال بایستهی خویش میگذاریم.
دو شهر(۷۷) پیش شهر شب(۷۸)
نماز میبردند
بیهودگیشان از تاریکی غفلت مایه میگرفت
شبپرستان
به آستانهی غفلت نماز میبردند
آنک
در میانهی شب
هفتاد و دو آفتاب
در ادامهی انتشار کهکشان
از روشنان مشرق عشق برآمدند
در گذرگاه حادثه ایستادند
پیراهن خستگی را
با بلند نیزه دریدند
پیش هجوم شب
هجوم میزبانان منافق
سینه دریدند
هفتاد و دو آفتاب از ایمان
که قوام زمین
در قیامشان نشسته بود
اینان به اعتماد خدا
به اعتصام خویش نماز بردند
آنک
کدام صمیمیت
به انتشار مظلومیت شمایان دست زد
که هنوز هم
طوفان از آن زمین
به ناله میگذرد
و ابر به سوگواری
بر آن سایه میاندازد
آه ای بزرگواران! یاران!
عطش ناپیدای شما را
هزار اقیانوس به تمنا نشسته است(۷۶)
پاورقیها:
۵۹) انساب الاشراف، ج۳، ص۱۶۴٫
۶۰) نگاهی به پای نوشت ۲۶٫
۶۱) برای مثال نگاه کنید به بلاغهالحسین، ص۱۹۰، دربارهی نفس انسانی و دنیا و آخرت، و نیز مقتل خوارزمی، ج۱، ص۲۵۳، در همینباره.
۶۲) برای مثال علامه حلی در مبحث هدنه از کتاب منتهی الطلب و تذکرهالفقها و یا محقق حلی ذیل همین بحث در کتاب جامع المقاصد فی شرحالقواعد و نیز امام راحل در مبحث امر به معروف و نهی از منکر در تحریرالوسیله، ج۱، ص۴۷۲٫
۶۳) برای مثال فرازهای بسیاری از عناصر ارزشی در حوزهی پیوندهای اجتماعی را میتوان در گفتگوهای شب عاشورا میان امام حسین(ع) و یارانش و نیز سلوک یاران امام در روز عاشورا دریافت، نگاه کنید به وقعهالطف، ص۱۹۹؛ نهایهالارب، ج۷، ص۱۷۷ و ۱۷۸؛ تاریخالامم و الملوک، ج۴، ص۳۱۸؛ الارشاد، ج۲، ص۹۳ و ۹۴؛ اعلام الوری، ص۲۳۵٫
۶۴) مانند مباحث هدنه، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و… .
۶۵) این قبیل واژگان جامعهشناختی در هر فرازی از سخنان امام حسین(ع) و زینب کبری(س) حضور دارند.
۶۶) تصدیقات نظری یادشده در مباحث شناختی و کلامی قابل استنباط از تعالیم عاشورا فهرست شدهاند که نمونههای آن پیشتر گذشت.
۶۷) از جمله نگاه کنید: احمد آکوچکیان، به سوی یک نظریهی دینشناختی توسعه در مجموعه مقالات کنفرانس برنامهریزی و توسعه، سال ۷۴٫
۶۸) نک به همان مأخذ در فرازی از کلام امام حسین(ع) در شب عاشورا این تعبیر وجود دارد: «خداوندا ترا ستایش میکنم که … به ما تفقه در دین ارزانی داشتی.» [نک به پای نوشت۶۳].
۶۹) مستندات فهرست یادشده بسیارند، مانند: مقتل خوارزمی، ج۱، ص۲۵۳؛ انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۸؛ مقتلالحسین، ص۲۹۷٫
۷۰) برای مثال: اللهوف، ص۲۰؛ مثیرالاحزان، ص۱۰؛ مقتل عوالم، ص۵۳؛ مقتل خوارزمی، ج۱، ص۱۸۵٫
۷۱) برای مثال: طبری، ج۷، ص۳۰۰؛ کامل ابن اثیر، ج۳، ص۲۸۰؛ مقتل خوارزمی، ج۱، ص۲۳۴؛ انسابالاشراف، ج۳، ص۱۷۱٫
۷۲) نک به پای نوشت ۶۷٫
۷۳) برای مثال: نک به پای نوشت ۷۱٫
۷۴) برای مثال همان مأخذ و نیز سخنان حسین بن علی(ع)، ص۳۰۴-۳۰۲٫
۷۵) خطبهی امام حسین(ع) در منی، سخنان حسین بن علی(ع)، ص۳۴۶-۳۰۲٫
۷۶) برای مثال: مقتل خوارزمی، ج۱، ص۱۸۵؛ طبری، ج۷، ص۲۱۸-۲۱۶؛ ارشاد مفید، ص۲۰۰٫
۷۷) شهر مدینه، شهر مکه.
۷۸) شهر شام.
۷۹) برخی تعابیر وام گرفته از زندهیاد سلمان هراتی
منبع: مجموعه مقالات چشمه خورشید