هزاران چشم تر داریم از این دست به دل خون جگر داریم از این دست دل ما خیمهای چشم انتظار است چگونه دست برداریم از این دست سید حبیب نظاری
ادامه نوشته »حزن زینب (صادق رحمانی)
ستاره گریه و الماس با من شب است و بوی زخم یاس با من تمام حزن زینب را بخوان باز گلوی زخمی احساس با من صادق رحمانی
ادامه نوشته »شور نی (علی ترکی)
ز هر بندی نیام شوری بهپا کرد دلم را همنوای نینوا کرد سر و جانم فدای آن شهیدی که ما را در جهان شورآشنا کرد علی ترکی
ادامه نوشته »انتظار دل (سید حبیب نظاری)
سرودم از غم مشکی که پارهست و از دستی که داغش تا هماره است مگر این غم بلرزاند دلم را دلم در انتظار یک اشارهست سید حبیب نظاری
ادامه نوشته »تیر سه شعبه(رحیم زریان)
شقایق در شقایق کربلا شد زمین و آسمان ماتم سرا شد گلوی اصغر و تیر سه شعبه دو دستان قمر از تن جدا شد رحیم زریان
ادامه نوشته »گل پژمرده(محمدرضا سهرابی نژاد)
گلی از دودمان روشن آب اسیر پنجه ی امواج مرداب ز ترس تازیانه، وحشت شب به زیر بوته خاری، رفته در خواب محمدرضا سهرابی نژاد
ادامه نوشته »گلوی اصغر(سید محمد بابامیری)
ز تیری خشک شد بر لب دعایم بگویید از گلوی او برایم خجالت میکشد از من حسینم اگر از خیمهها بیرون بیایم! سید محمد بابامیری
ادامه نوشته »رقیه…(حسین شیدائیان)
رقیه دل به آب و نان نمیداد اسارت را چنین تاوان نمیداد همیشه میشد از خاطر فراموش اگر کنج خرابه جان نمیداد حسین شیدائیان
ادامه نوشته »توفان (ابوالقاسم حسینجانی)
زبان شورش کولاک، سرخ ست هوای شور دریا: زخمه در دست ردایِ بی دلی، بر دوش توفان از این شوریده تر، آیا سری هست؟ ابوالقاسم حسینجانی
ادامه نوشته »هر سه…(سید حبیب نظاری)
علمدار و خدا و آب، هر سه دو تا دست و دلی بی تاب، هر سه تمام کودکان لب تشنه و خاک فرات و نیزه ها سیراب، هرسه سید حبیب نظاری
ادامه نوشته »