خانه / بایگانی برچسب: مؤسسه عاشوار

بایگانی برچسب: مؤسسه عاشوار

یک‌نیزه بلندتر از آفتاب

عبدالرّحمن بن عقیل بن ابی‌طالب به سی‌و‌پنجمین بهار زندگی رسیده بود که از مدینه همسفر حسین(علیه السلام) شد. گندمگون و خوش سیما بود و به درایت و بصیرت شُهره. مثل پدرش عقیل، در شناخت رفتار ها و چهره‌ها تبّحر داشت. بلند‌قامت و راست‌قامت بود و به همین دلیل به او ” رمح عقیلی” می‌گفتند. در آن شبانگاه شتاب و خطر ...

ادامه نوشته »

سپیدموی پیشانی‌بند

انس بن حارث کاهلی مثل آفتاب در مشرق کربلا می‌تابید با ستاره‌ای بر پیشانی که نشان تهجّد شبانه‌اش بود. زیر ابروان بلند و سپید او دو خورشید از جنس بصیرت می‌درخشیدند. هرچند سپیدمو و پیر و سالخورده بود، جوان، رشید، چالاک و چابک به‌نظر می‌رسید. گذشته‌های تابناک او و پدرش، دانش فراوان و ردّپاهای روشن که در حافظه‌ی پیران و ...

ادامه نوشته »

شیر در غبار

قُرّه بن ابی قُره غفّاری (عثمان بن فَروه) یا عثمان بن عروه رزمگاه، بازار عاشقان است تا کالای جان به جانان بفروشند و جاودانگی بهشت و همنشینی با دوستان و صالحان را خریداری کنند. قرّه در خویش زمزمه کرد: این فرصت بی‌بازگشت را دریاب. فرصت بودن با حسین، شمشیر زدن در رکاب سیّد جوانان بهشت. قرآن را آهسته و آرام ...

ادامه نوشته »

شهیدی از دیلمان ایران

قرآن که می‌خواند، صدای محزون و شیرینش دل‌ها را به بیکرانگی ملکوت گره می‌زد. پژواک دلربای صدایش هر رهگذری را به درنگ می‌خواند و هر جانی را به شیفتگی و شگفتی. آشنای جنگل‌های انبوه دیلم، بیشه‌زاران رازناک و چشمه‌ها و رودهای خروشان بود. روحش مثل جنگل‌ها سبز، مثل چشمه‌ها زلال و جوشان، و به صلابت کوه‌های رفیع، افراشته و سرفراز ...

ادامه نوشته »