خانه / شعر های عاشورایی / غزل / دختر وحی (مرتضی حیدری آل کثیر)

دختر وحی (مرتضی حیدری آل کثیر)

کاش دیوار به سویت قدمی داشته باشد
در به هر در زده تا از تو غمی داشته باشد
غمت آن گونه بزرگ است که باید به تبرّک
آسمان نیز از آن سهم کمی داشته باشد
سینه ی سخت کمان تیر کشید از غمت اما
دل این شهر بعید است غمی داشته باشد
ای زمین! خاک شوی دختر وحی تو چگونه
بیست سالش نشده قدّ خمی داشته باشد
شهر در نوع خودش خواست که با هیزم و آتش
از سر کینه به زهرا کرمی داشته باشد
دلش از بس که خدا خواست شد از دست خدا هم
نتوانست بخواهد کرمی داشته باشد
نتوانست کسی مرثیه سازد سفرش را
کاش این واقعه هم محتشمی داشته باشد

شاعر: مرتضی حیدری آل کثیر

telegram

همچنین ببینید

واج نیزه ها

بعد از هجوم خنجر و تاراج نیزه ها آرام رفته بود به معراج نیزه ها ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.