تعزیه سال ۱۳۹۲
حسین وارث انبیاء
[اعلام مجری]
[۱-هاها ..ربنا]
[نور زرد روشن]
[حضرت آدم(ع) رو به قبله خم شده و و دردمندانه ناله می کند(دیالوگ توسط خود بازیگر)] :
[با آه و ناله] خدایا، پروردگارا باز هم آمدم. باز هم بنده گنهکارت بار امید به درگاه تو انداخته و مگر بنده فراری جز به درگاه مولایش به کجا میتواند بازگردد و آیا جز تو کسی هست که او را از خشمت پناه دهد؟ چهل سال است عذرخواه و نادم به درگاهت مویه میکنم اما راهی به بخشش تو نمییابم. [صدا را کمی بالا میبرد] خدایا این منم بنده تو “آدم” کسی که برگزیدی و اسماء خود به او آموختی و فرشتگان را بر سجده او گماشتی. در بهشت مأوایم دادی و از بهترین نعمتها بهرهمندم کردی. و اما من چه کردم؟ من آنم که بر سید و مولای خود گستاخی کردم، من همانم که خدای جبار آسمانها و زمین را معصیت کردم. با فریب شیطان از میوه ممنوعه خوردم و بدین جرم از بهشت تو رانده شدم. اکنون چه کسی مرا از عذاب تو خواهد رهاند و شکستگیم را که ترمیم خواهد کرد. ای آمرزنده گناهان بزرگ و ای شکسته بند استخوان شکسته، کجاست لباس زیبای گذشت و چشم پوشی تو تا برهنگیام را بپوشاند؟ کجاست ابر رحمت تو که سایهاش را بر سر گناهان من اندازد؟ کجاست باران مهربانیات تا عیوبم رابشوید؟ کجاست کشتی نجاتی تا از این دریای ظلمانیِ غم و اندوه به ساحل نجاتم رساند … [شدیداً می گرید]
[۲- هاها ..]
[نور سفید روشن]
[جبرئیل(کاملاًسفیدپوش) زیر نور سفید شروع به صحبت می کند(دیالوگ توسط مجری) ]
[صدای جبرئیل همیشه اکو ] سلام خدا بر بنده او آدم.
[آدم]: سلام خدا بر برادرم جبرئیل. ای ملک مقرب خدا به خدا قسم که چهل سال است تنها و دلشکسته و غریب چشم به راه توام. بگو که از مولای مهربانم خبرهای خوش داری.
[جبرئیل]: ای ابوالبشر خدای آمرزنده و مهربان فرمود دعای تو را شنیدم و توبهات را پذیرفتم که من بندگان توبه کار را بسیار دوست میدارم. اینک با این نامهای مقدس مرا بخوان تا تو را بیامرزم…[… هاها… پایان]
[جبرئیل و آدم دستهای خود را بالا می برند.]
[صدای یا حمید بحق محمد…]
[با رسیدن به نام حسین(ع) صدای گریه آدم بلند میشود]
[آدم]: برادرم جبرئیل خدا تو را جزای خیر دهد و بر درجات تو بیفزاید. این نامها را پیش از این نیز در عرش خدا دیده بودم اما ندانستم که راز آنها چیست؟ به راستی آنان کیانند که چنین جایگاه رفیعی نزد خدا دارند؟
[جبرئیل]: آنها عزیزترین کسان خدایند. خاندان پیامبر خاتم، محمد مصطفی(ص) که صلوات و درود خدا بر آنان باد.
[آدم]: سپاس و ستایش خدای را که صاحب اسماء نیکوست ودرود بیپایان خدا بر بندگان نیکویش محمد(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، حسن و حسین(علیهما السلام). اما ای ملک مقرب خدا، وقتی نام محمد(ص) و علی(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) را زمزمه کردم اندوهم زدوده شد و قلبم آرام گرفت اما چون به نام حسین(ع) رسیدم قلبم به درد آمد و بی اختیار اشک از دیدگانم جاری شد. پنجمین نام را چه سری است که هر گاه نام او را میخوانم بغض امانم نمیدهد.
[۳-آهنگ هاها۳ شروع …]
[جبرئیل]: ای ابوالبشر خداوند تو را اجر دهد بر مصیبت فرزندت حسین(ع). بدان که به این فرزند تو مصیبتی میرسد که همه دردها و غمها و مصیبتها در مقابل آن ناچیز است.
[آدم]: مصیبت؟ … آن مصیبت چیست؟
[جبرئیل]: او را تشنه و غریب و بی یار و یاور شهید میکنند…
ای آدم چه میکنی اگر او را ببینی در حالی که میفرمود: واعطشاه، وا قله ناصراه، و تشنگی میان او و آسمان مثل دود حایل میشود. هیچکس جواب او را نمی دهد جز با شمشیر و او را از پشت سر ذبح میکنند و مال و کاروانش را به تاراج و غارت میبرند و سر او و یارانش را شهر به شهر میگردانند …
[آدم] واحسینا…. واحسینا … [و به شدت می گرید]
[نوحه گروه مارش چرا به غیرخاک و خون …]
[جبرئیل آهسته به سمت گودال قتلگاه حرکت میکند و آدم به دنبال او]
چرا به غیر خاک و خون کفن ندارد حسین زهرا پیکرپاره پاره سر به تن ندارد حسین زهرا
…
[جبرئیل به سمت گودال قتلگاه به راه میافتد و با نوحه عزاداری میکند و به گرد گودال قتلگاه میچرخد با پایان نوحه بالای گودال میایستد]
[آدم]: برادرم جبرئیل مرا به کجا آوردی؟ نمیدانم چرا اینجا سینهام تنگ شده و بغض گلویم را میفشارد. اینجا چه سرزمین غریبی است! گویی خون بر آسمان پاشیدهاند و از سنگها نیز خون میتراود. به راستی اینجا کجاست؟
[جبرئیل]: این سرزمین، غمخانهی تاریخ است. اینجا قتلگاه حسین(ع) است. اینجا کربلاست …[صدای رعد و برق]
هیچ پیامبری از این سرزمین نخواهد گذشت مگر اینکه مصیبتی بر او وارد گردد و خونی از او جاری شود و با شنیدن سرگذشت حسین، بر مصیبتهای حسین بگرید و بر قاتلین او لعنت فرستد. پس ای ابوالبشر، تو بر پیامبران پس از خود پیشی بجوی و با لعن قاتلین حسین به درگاه خدا تقرب بجوی[ صدای اللهم العن العصابه التی جاهدت …]
حسین وارث همه پیامبران الهی است.
[نوای السلام علیک یا وارث آدم صفوه الله
ای ابوالبشر، بدان که حسین نیز چون تو داغ فراق عزیزان خواهد کشید. اما مصیبت تو هرگز چون حسین نبود که تو پس از فراق حوا به وصال رسیدی و حسین پس از فراق عزیزانش به شهادت خواهد رسید.
[نوای السلام علیک یا وارث نوح نبی الله ]
ای ابوالبشر، بدان که فرزندت نوح را امتش انکار خواهند کرد و حسین را نیز؛ اما سرانجام کشتی نجات امت نوح بر آب روان خواهد گردید اما کشتی نجات امت محمد بر خون حسین روان خواهد شد.
[نوای السلام علیک یا وارث ابراهیم خلیل الله]
ای بنده خدا آدم، بدان که حسین همچون ابراهیم برای اصلاح امت خویش به پا خواهد خاست اما سرانجام آتش بر ابراهیم گلستان میشود و آتش کینه خیمههای حسین را خواهد سوزانید. میان قربانی ابراهیم و قربانی حسین فرق بسیار است که ابراهیم سرانجام فرزند خود را به سلامت خواهد ستاند و حسین فرزندان خود را در حالی که قطعه قطعهاند قربانی محبوب خواهد کرد.
[نوای السلام علیک یا وارث موسی کلیم الله ]
نور دست موسی که به معجزه الهی درخشان میشود در مقابل نور گلوی حسین که در اثر بوسههای مکرر پیامبر نور افشان و درخشان خواهد بود نوری ندارد، اما همین گلو هدف تیغ بدترین انسانها قرار خواهد گرفت.
[نوای السلام علیک یا وارث عیسی روح الله ]
اگرعیسی فرزند مریم مقدس است، حسین فرزند فاطمه سرور زنان دوعالم است. اگر عیسی روح خداست، حسین خون خداست اما در حمله دشمنان بدن عیسی به آسمانها برده میشود و بدن حسین را سم کوب اسبان میکنند.
و پیامبرخدا یحیی را اگرچه سر خواهند برید، اما خانواده او در امان خواهند بود. اما آه بر اهل بیت حسین که در غل و زنجیر در مقابل چشم نامحرمان…. [آدم و جبرئیل دور گودال قتلگاه می نشینند و گریه وزاری می کنند]
[نوای مرثیه…. ای در غمت …]
ای در غمت همین نه دو عالم گریسته چندین هزار عالم و آدم گریسته
عالم چگونه بر تو نگرید کز این عزا جد تو مهتر همه عالم گریسته
تنها نه روح نوح بود بر تو نوحه گر کاروان انبیاء همه با هم گریسته
ادریس و شیث و و یوشع و داود و هود ولوط الیاس و خضر و و صالح و آدم گریسته
در صحن خلد موسی عمران شکسته دل در بام چرخ عیسی مریم گریسته
تا تشنه دید لعل تو ای شهریار دین خیف و منا و مشعر و زمزم گریسته
[جبرئیل]: ای ابوالبشر بر حسین گریه کن تا گناه تو فرو ریزد و چون مرگ تو فرا رسد ملک الموت برتو مهربانتر از مادر گردد و مسرور و شادان از قبر خارج شوی و فرشتگان به تو بشارت بهشت و ثواب الهی دهند…… که نام حسین نزد هیچ مؤمنی برده نمیشود مگر اینکه محزون و گریان میشود.
[آدم]: برادرم جبرئیل، خدا تو را جزای خیر دهد. از آنچه خدا از غیب به تو آموخته مرثیه شهادت حسین را بر ما بخوان تا با گریه بر او زنگار گناه از جان و دل بزدائیم و رضایت پروردگار را به چنگ آوریم.
[جبرئیل]: ذکر مصیبت حسین بر آسمانها و زمین سنگین است[صدای چکاچک شمشیر و همهمه سپاه] [سرخپوشان-۲نفر سمت راست،۲نفر سمت چپ و عمر سعد وسط-وارد میشوند و بی حرکت میایستند]
آنگاه که تشنه و تنها و بی یار و یاور در مقابل خیل سپاه گرگان قرار میگیرد و فریاد بر میآورد….
[نور سبز روشن]
[امام بر میخیزد و شمشیرش را بالا میگیرد]
[عربی زیر ابتدا با صدای بلند و از بیت دوم صدا پائین میآید و مجری معنی را میخواند]
انا ابن علی الخیر من آل هاشم کفانی بهذا مفخرا حین افخر
وجدی رسول الله اکرم من مضی و نحن سراج الله فی الارض نزهر
و فاطمه امی ابنه الطهراحمد و عمی ذوالجناحین جعفر
و فینا کتاب الله انزل صادعا و فیناالهدی و الوحی بالخیریذکر
ونحن امام الله فی الخلق کلهم نسر بهذا فی الانام و نجهر
و نحن ولاه الحوض نسقی محبنا بکاس و ذاک الحوض للسقی کوثر
فیسقی فینا فی القیام محبنا و مبغضنا یوم القیامه یخسر
من فرزند علی نیک رفتارم. و از دودمان هاشم و برای فخر کردن همین افتخار مرا بس است.
جدم رسول خداست، بهترین انسان از گذشتگان و ما چراغ فروزان خدا بر روی زمینیم.
مادرم فاطمه دختر پیامبر پاک است و عمویم جعفر طیار.
کتاب خدا آشکارا در میان ما نازل شده است و در خاندان ما از هدایت و وحی به نیکی یاد میشود.
ماییم سرپرستان حوض کوثر که دوستدارانمان را به آن جام میدهیم و سیراب میکنیم.
در رستاخیز، دوستداران ما سعادتمندند و دشمنان ما زیانکار. [صدای چکاچک شمشیر ]
سپس به جناح راست دشمن حمله کرد و گفت:
مرگ بهتر از ننگ است و ننگ بهتر از ورود به دوزخ است.
سپس به جناح چپ دشمن حمله کرد و گفت:
منم حسین بن علی حامی خاندان پدرم و سوگند خوردهام که تسلیم نشوم و برای دین پیامبر جان دهم.
و همچنان میجنگید تا آنکه خیل عظیمی از دشمن را به هلاکت رساند.
عمر سعد فریاد برآورد: وای برشما، میدانید با چه کسی میجنگید؟ او فرزنده کشنده عرب است. از هر سو بر او حمله کنید. دهها نیزهدار و صدها تیرانداز به دور امام حلقه زدند.
[فایل صوتی دکتر سنگری]