تأثیر نهضت امام حسین(ع) بر زنان غیر حاضر در کربلا و ادامه رسالت…
حبابه دختر جعفر اسدیه الوالبیه و کنیهاش امالندی یا امالبراء است. حبابه نه ماه پس از ملاقات با امام علیبنموسیالرضا(ع) رحلت کرد و آن حضرت وی را در پیراهن خود کفن نمود و مجموع عمر حبابه تقریباً ۲۳۰ سال بود.[۱]
ابوبصیر از امام صادق(ع) درباره حبابه روایت میکند که فرمود: هنگامی که مردم به دیدار معاویه میرفتند، حبابهالوالبیه نزد حسین(ع) رفت. وی زنی بسیار کوشا و عابد بود و پوستش به شکمش چسبیده بود.[۲] از حدیثی که کلینی روایت کرده است، نتیجه میشود که حبابه از اصحاب امیرالمؤمنین(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، امام سجاد(ع)، امام محمدباقر(ع)،امام صادق(ع)، امام موسیالکاظم(ع) و امام رضا(ع) بوده و زمان این بزرگواران را درک کرده و به خدمت ایشان رسیده است و به صاحبهالحصاه(دارندهی سنگ ریزهها) معروف گردیده است. حبابه از امام علی(ع) دلیل بر امامت را جویا شد، آن حضرت ریگی را در کف دست گذاشت و آنرا نرم کرد و مُهر خود را بر آن حک کرد و فرمود: هر که دارای چنین معجزه و کرامتی بود، امام به حق است و حبابه این واقعیت را تا امام رضا(ع) در زمان حیات خود دریافت. هنگامی که به خدمت امام علیبن الحسین(ع) رسید،۱۱۳ سال داشت، امام دعا فرمودند که جوانی به وی بازگردد و با انگشت به او اشاره کردند. چنین هم شد و حبابه تا زمان امام علیبن موسی(ع) زنده بود و آن حضرت را ملاقات کرد.[۳] کَشی نام او را ذکر و حدیث از او نقل کرده است.[۴] او را از کسانی میدانند که از امیرالمؤمنین(ع)، علیبنالحسین(ع) و ابوجعفر(امام باقر(ع)) روایت کرده است.[۵]شیخ طوسی، حبابه را در زمره اصحاب امام حسنبنعلی(ع)، امام علیبنالحسین(ع) و امام محمدباقر(ع) ذکر کرده است.[۶] حبابه از امیرالمؤمنین علی(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، امام سجاد(ع)، امام محمدباقر(ع)، امام صادق(ع)، امام موسیبن جعفر(ع) و امام رضا(ع) روایت کرده است. از او نیز عمرانبن میثم، عبدالکریمبن عمرو خُثعمی، ثابت ثَمالی و صالحبن میثم روایت کردهاند.[۷]
محمدبنمسعود به سند خود از عمرانبن میثم نقل میکند که گفت: من و عبایه اسدی بر زنی از قبیله بنی اسد وارد شدیم که به او حبابه والبیه میگفتند. عبایه به او گفت: میدانی این جوان که همراه من است، کیست؟ گفن: نه. گفت: ساکت باش،من(پسر)برادرت میثم هستم.حبابه گفت: آری به خدا. آری به خدا. سپس گفت: حدیثی از امام حسین(ع) برایتان بگویم؟ گفتیم: بله. گفت: شنیدم حسین(ع) میفرمود: ما و شیعیان ما بر سرشتی هستیم که خداوند، محمد(ص) را از آن فطرت خلق کرد و سایر مردم از این فطرت نیستند.[۸]
[۱] تنقیحالمقال، ج۳،ص۷۵، الاعلام،ج۲، ص۱۶۳؛ تاجالعروس من جواهر القاموس، زبیدی، محمد مرتضی دار مکتبه الحیاه، بیروت، ج۱،ص ۱۹۹٫
[۲] بصائرالدرجات صفار قمی، محمدبنالحسنبن فروخ تصحیح و تعلیق میرزا محسن باغی التبریزی، منشورات مکتبه آیه الله مرعشی، قم، ۱۴۰۴ق،الجزءالرابع، ص۱۷۱٫
[۳] اصول کافی،ج۱،ص۳۴۶؛ج۴،ص۱۳۷-۱۳۸٫
[۴] اختیار معرفه الرجال(معروف به رجال کشی)، تصحیح میرداماد الاسدآبادی،موسسه آل بیت، قم، ۱۴۰۴ق،ج ۲،ص۳۳۱
[۵] معجمالرجال الحدیث،ج ۲۳،ص۱۸۴٫
[۶] رجال، طوسی، نجف.۱۳۸۱ق، ص۶۷،۱۰۲،۱۴۲٫
[۷] محدثات شیعه،ص۱۳۵٫
[۸] اختیار معروف الرجال(معروف به رجال کشی)،ج۲، ص۳۳۱؛بصائرالدرجات،ج ۶، ص۷۵؛ بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۲۳۷، ۲۵۹؛ مناقب، ابن شهر آشوب، محمدبنعلی، انتشارات علامه، قم،ج۳،ص ۳۱۷، محدثات شیعه، ص ۱۳۷
