آتش گرفته طور تجلی حرایمان
حجت تمام میشود امشب برایمان
باید به یاد تشنهی او اقتدا کنیم
تا حلق سَر بریده شود همصدایمان
مائیم و فرصتی که به تاراج میرود
کو دستهای بتشکن لحظههایمان
حیرتنشین کشتی طوفان شکستهایم
خون میچکد ز فرق سَر ناخدایمان
خورشید سَر بریده که در شب شکفته است
خود شاهدیست بر همهی ماجرایمان
ما را به رستخیز ظهور تو دل خوش است
ای منتقم به حادثهی کربلایمان
نیره السادات هاشمی- چهاردهمین شب شعر عاشورا- شیراز