عنوان: آموزه های مشترک معرفتی در خطبه فدکیه و خطبه های حضرت زینب(س)
تهیه و تنظیم: مهربان کلیددار، فاطمه فولاد، و با تشکر از آقای محسن ریاضی
زیرنظر مهندس عبدالکریم خاضعی نیا
بخش دوم:
آموزههای مشترک معرفتی درخطبههای حضرت زینب(س)و فاطمه زهرا(س)
۱)استفاده از آیات الهی در کلام به عنوان شاهد و مثال قابل قبول برای همه:
وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً [۱]
قرآن کتابی است که دربردارندهی سعادت ابدی انسان و نسخه شفابخش جانهای آدمیاست. آیات روحبخش این کتاب آسمانی، سیر کنندهی جانهای تشنه و مشعل فروزان، برای پیمودن راه در صراط مستقیم الهی است. درمان همه دردهای روحی، روانی و جسمیو با نشاط نگه داشتن جان آدمیدر گرو عمل به فرامین نورانی این کتاب بزرگ الهی است.
اهل بیت عصمت و طهارت(ع) ضمن اینکه خود از زلال جاری و باطراوت قرآن سیراب شده و مصداق عینی و عملی قرآنند، همواره مردم را به این کتاب آسمانی رهنمون شده و در مقام هدایت و پاسخگویی به سؤالات و شبهات مردم به این دریای بیکران توسل و تمسک جستهاند.
امیرمؤمنان علی(ع) ضمن خطبهای در توصیف این یادگار بزرگ نبی اکرم(ص) فرمودهاند:
«قرآن نوری است که خاموشی ندارد، چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد. دریایی است که ژرفای آن طی نشود. جداکنندهی حق و باطل است که درخشش برهان آن خاموش نگردد و بنایی است که ستونهای آن خراب نشود، شفا دهندهای است که بیماریهای وحشت انگیز را بزداید. قدرتی است که یاورانش شکست ندارند و حقی است که یاری کنندگانش مغلوب نشوند. قرآن معدن ایمان و اصل آن است. چشمههای دانش و دریای علوم است. سرچشمه عدالت و نهرجاری عدل است. پایههای اسلام و ستون محکم آن است…[۲]»
رسول مکرم اسلام(ص) در بیانی خطاب به مردم فرمودند:
«فتنهها همچون پارههای شب ظلمانی برشما رویآور شده است. سؤال شد: ای رسول خدا، چگونه از فتنهها نجات یابیم؟ فرمود: برشما باد به قرآن[۳]».
تاریخ به روشنی نشان میدهد که پس از رحلت رسول اکرم(ص) پیشگویی و پیشبینیهای متصل به وحی الهی آن حضرت(ص) همگی به بار نشست و فتنههای گمراه کننده یکی پس از دیگری جامعه تازه تأسیس شدهی اسلامیرا در برگرفت و مصائبی دامن گیر دین و مسلمانان گشت که با گذشت چندین قرن هنوز آثار ناگوار آن بر پیکرهی این آیین آسمانی کاملا مشهود است. فتنههایی همچون عزل وصی شرعی پیامبر و خانهنشین کردن قرآن ناطق و بدنبال آن مباح کردن ظلم و ستم بر اهل بیت پیامبر(ص)آتشی بود که شرارههای آن کل تاریخ را درنوردیده و گزش سوزندهی آن تا به امروز جان هر حقیقت جویی را به درد میآورد. فاطمه زهرا(س) به عنوان ابربانوی خلقت، بانوی آیه تطهیر، [قرآن کریم را از زبان رسول خدا(ص) و حضرت علی(ع) شنیده و روان خویش را در پرتو مفاهیم آن تصفیه نموده است. از محتوای خطبه فدک و مباحثاتی که وی با ابوبکر و زنان مهاجر و انصار نموده است، این واقعیت برمیآید که ایشان برآیات کریمه احاطه کامل داشته و به اقتضای کلام، از آنها بهره برده و بدانها استدلال نموده است.
در خطبه فدک، تفسیری بر هجده مضمون معرفتی قرآن کریم، استناد مستقیم به ۲۱ آیهی کریمه و اقتباس از ۶ آیهی دیگر، برای قوت بخشیدن به استدلال به چشم میخورد.[۴]]
یکی از زیباترین و مؤثرترین استدلالهای فاطمه زهرا(س) به قرآن کریم زمانی است که در مقابل ابوبکر در مورد ارث احتجاج میکند.
ابوبکر که به دروغ از زبان پیامبر نقل کرده بود: «نحن معاشر الأنبیاء لا نورث ما ترکناه صدقه[۵]؛ از ما پیامبران ارث برده نمیشود و انچه از ما باقی میماند ، صدقه است و به عموم مسلمانان متعلّق است».
بانو در بخشی از خطبه فدک میفرماید:
« پسر ابی قحافه! آیا در کتاب خدا آمده است که تو از پدرت ارث بری و میراث مرا از من ببری؟ به راستی کاری بس ناپسند مرتکب شدهای(سخن دروغ و ناپسندی را به خدا و فرستادهاش نسبت میدهی). بدعتی ناروا در دین خدا میگذاری. آیا آگاهانه کتاب خدا را ترک گفته و پشت سرافکندهاید که میگوید:«وَ وَرِثَ سُلیمانُ داوودَ[۶]؛ و سلیمان از داوود میراث یافت»، و در آنجا که ماجرای «یحیی بن زکریا» را آورده[و به زبان حال زکریا را در مقام انس و نیاز با خدا باز میگوید] که گفت:پروردگارا! از جانب خود ولی و جانشینی به من ببخش که از من ارث ببرد و نیز از خاندان یعقوب[۷]. و نیز میفرماید: و خویشاوندان به یکدیگر [از دیگران] در کتاب خدا سزاوارترند[۸]».
و اما زینب(س)…
اما در مورد پرورش یافته دامان فاطمهی زهرا(س)؛ یعنی زینب کبری(س)، او که شبیهترین بود به صدیقه طاهره(س)، به تبع احاطه و تسلط بر معارف قرآنی مثال زدنی است. آن بانو مفسر قرآن کریم است و برای زنان کوفه در زمان خلافت امام علی(ع) و پس از آن در مدینه کلاسهای تفسیر برگزار میکند. گفته شده در همان کودکی گاهی که مولا علی(ع) برای دخت مکرم خویش از معارف و تفسیر قرآن سخن میگفت، پس از گوش دادن به سخنان پدر، میفرمود، پیش از این مادرم نیز برایم اینها را گفته بود. آری این چنین است که «عقیله بنیهاشم» لقب میگیرد، بانویی که در همان سنین کم(حدود ۴ یا ۵ سالگی) از دریای بیکران علم مادر بهرهها جسته و حتی در همین سن است که راوی خطبه پرعظمت فدکیه میگردد.
زینب کبری(س) نیز در مسیر هدایت مردم بهویژه در دفاع از حریم ولایت و امامت، و درخطبهها و گفت گوهایی که با مردم کوفه و جلادانی چون عبیدالله زیاد و یزید دارد، با هدف برپا نگهداشتن ثقل اصغر و یادگار گرانسنگ پیامبر رحمت(ص) بارها و بارها از این اقیانوس بیکران بهره جسته و چوب استدلال سخیف مخالفان را به خاکستر و روز روشنشان را به شب تاریک مبدل ساخته است.
یکی از زیباترین اشارات قرآنی زینب کبری(س) زمانی است که یزید در برداشتی وارونه از آیه ۲۶ سوره آلعمران[۹] میخواهد به همگان بگوید که امروز ملک و پادشاهی و عزت از آن اوست و این عزت را خداوند به او داده است. آن بانو در بخشی از خطبهاش در مجلس شام ، در پاسخ به این سخن یزید میفرماید:« …خرم و نازانی که به ظاهر پایههای دنیایت را افراشته و رشتهی کارهایت را به هم پیوسته میبینی و قدرت و حکومتی را که از آن ماست بیرنج و دغدغهی خاطر در چنگ مییابی؟ نه…نه آرامتر… آرام تر یزید! آیا سخن خدای بزرگ را فراموش کردهای که فرمود: کفرپیشگان گمان نکنند که اگر مهلت و فرصتشان دادیم کارساز و سودمند خواهد بود- چنین نیست. مجالشان میدهیم تا گناه بر گناه بیفزایند و عذابی خوار کننده و شکننده چشم به راهشان خواهد بود[۱۰]. »
و یا در جای دیگر برای روشن شدن زشتی و پوچی عمل کوفیان در خطبهای که در بین مردم کوفه ایراد میشود ، میفرماید:« شما به زنی رشته باف میمانید که رشتهها را با قوت تمام میتاباند و میبافد و در پایان دیگر بار میگسلد و جدا میسازد. پیمانها و سوگندهایتان چنین است[۱۱].»
به طورکلی در مورد دلیل استفاده آن بزرگواران از آیات الهی میتوان گفت که قرآن مورد اتفاق و اجماع همهی مسلمین و سکه رایج آنان بوده و هست؛ بنابراین داوری آن کتاب برای همگان پذیرفته شده و حکمات محکم و متقن آن به عنوان شاخص و معیاری همه پذیر است که میتواند پایان دهندهی همه اختلافات و تخاصمات و حجتی برهمگان باشد. با بهره گیری از قرآن دیگر هیچ کس نمیتوانست درستی سخنی را که ذکر میشد مورد تردید قرار دهد. کما اینکه چنین هم شد و تا این زمان سخنان این بزرگواران ماندگار بوده و هیچ کس را یارای آن نبوده که این دلایل را به طور محکم و صریح نقض کند، بلکه معاندان به ویژه در مورد خطبه فدک، همانند خطبه غدیر، بیشتر سعی کردهاند به تحریف معنوی متوسل شوند و منظور کلام را به گونهای دیگر به خوانندگان منتقل کنند.
[۱] سوره اسراء، آیه ۸۲٫
[۲] . نهج البلاغه، ترجمه دشتی، خطبه ۱۹۸٫
[۳] . دیلمى، حسن بن محمد، ارشادالقلوب، ترجمه: رضائى، سید عبد الحسین، نشر: اسلامیه، تهران، ۱۳۷۷ ش، ج۱، ص۱۷٫
[۴] . ریعان، معصومه، خطبه فدکیه، تفسیری بر آیات قرآن کریم، مجله بانوان شیعه، ۱۳۸۴، شماره۴، ص ۱۶۵-۱۸۸٫
[۵] . ابن طیفور، احمد بن أبی طاهر، بلاغات النساء، نشر: الشریف الرضی، قم، چاپ اول، ص۲۴٫
[۶] . سوره نمل، آیه ۱۶٫
[۷] . سوره مریم، آیه ۵ و ۶٫
[۸] . سوره انفال، آیه ۷۵٫
[۹] . قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ (۲۶/ آل عمران)
[۱۰] . وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ (۱۷۸، آل عمران)
[۱۱] . وَ لا تَکُونُوا کَالَّتی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّهٍ أَنْکاثاً تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ أَنْ تَکُونَ أُمَّهٌ هِیَ أَرْبى مِنْ أُمَّهٍ إِنَّما یَبْلُوکُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَیُبَیِّنَنَّ لَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ ما کُنْتُمْ فیهِ تَخْتَلِفُونَ (۹۲/ نحل)