دشت، پیش روی قافله آغوش گشوده است. دشتی هموار و بیگیاه که به همین دلیل بیضه نامیده میشد. امام همراه کاروان خویش و حر به موازات او راه میسپرد. سرزمین بیضه، وسیع و فراخ پیش رو بود.گفتهاند که این زمین بین عذیب و واقصه و متعلق به بنییربوعبنحنظله بوده و به دلیل سفیدی و روشنی به آن بیضه گفته شده است.
روشنگری و هدایت، اتمام حجت و تَنَبُّه جانهای غفلتزده، شیوهی اباعبدالله در هر منزل و در موقعیتهای مناسب است. اینک نیز در محاصرهی شمشیرها و نیزهها، در همراهی هزار نفر یاران حر و در هنگامهی نزدیکی خطر و حادثه، فرصتی است تا امام سخن بگوید.
در منزل بیضه سخنرانی آتشین و بشکوه و طنین سخنان بلیغ اباعبدالله، مجالی است تا اگر تردیدی است زدوده شود و اگر جان مستعدی است تاثیر پذیرد. سخن با استناد به حدیثی از پیامبر آغاز میشود که هر مخاطبی را به صف بندی و تعیین موضع فرا میخواند. امام پس از حمد و ستایش پروردگار فرمود:
ایّها النّاس انّ رسول الله قال: من رای سلطانا جائرا مستحلّاً لحرام الله نا کثاً عهدُه مُخالفاً لسُنَهِ رسول الله یعمل فی عباد الله بالاثم و العدوان فلم یغیّر علیه بفعلٍ و لا قولٍ کان حقّاً علی الله ان یدخله مدخله الا و ان هولاء قد لزموا طاعه الشّیطان و ترکوا طاعه الرحمن و اظهروا الفساد و عطلوا الحدود و استاثرو ا بالفیء و احلّو حرام الله و حرّموا حلاله وانا احقّ لمن غَیَّر و قد آتتنی کُتُبکم و قدمت علی رسلکم ببیعتکم انکم لاتسلمونی و لاتخذلونی فان اتممتم علی بیعتکم تصیبوا رشدکم فانا الحسینبنعلی و ابنفاطمهبنتِرسولالله نفسی مع انفسکم و اهلی مع اهلکم ولکم فی اسوه وإن لم تفعلوا ونقضتم عهدکم وخلفتم بیعتی من اعناقکم ماهی لکم بنکرٍ لقد فعلتموها بابی و اخی و ابنعمی مسلم فالمغرورُمنِ اَغتربکم فحظکم اخطأتم و نصیبکم ضَیَّعتُم و من نکث فانما ینکث علی نفسه و سیغنی الله عنکم و السلام علیکم و رحمهالله و برکاته؛
ای مردم پیامبر خدا(صلیالله وعلیه وآله) فرمود: هر مسلمانی با سلطان زورگویی روبرو گردد که حرام خدا را حلال کرده و پیمان الهی رادرهم شکند و با قانون و سنت پیامبر به ستیز و مخالفت برخیزد و در میان بندگان خدا به گناه و دشمنی پردازد و در مقابل او با رفتار و گفتار مقابله ننماید، بر خداوند است که این فرد خاموش را در همان جایگاه طغیانگر در شعلهی جهنم وارد کند.
ای مردم! آگاه باشید که بنیامیه اطاعت پروردگار را رها کرده پیروی از شیطان را بر خود واجب کرده، فساد و تباهی را رواج داده و حدود الهی را تعطیل کردهاند. فیء را ویژهی خود دانسته، حلال و حرام و اوامر و نواهی خداوند را دگرگون کردهاند و من به رهبری جامع مسلمانان از این تبهکاران که دین خدا را دگرگون کردهاند شایستهترم.
جز این، دعوت نامههایی که از شما به دستم رسیده و پیکهایی که گسیل داشتهاید گویای آن است که با من بیعت کرده و پیمان بستهاید که در مقابل دشمن تنهایم نگذارید و دست از یاریم بر ندارید. اینک اگر بر این پیمان پایدار و وفادارید به رشد و رستگاری رسیدهاید. من حسینبنعلی فرزند فاطمه دختر رسول خدا هستم. وجود من با وجود شما مسلمانان در هم آمیخته و فرزندان و خانوادهی شما، همچون فرزندان و خانوادهی من هستند. من برای شما پیشوا هستم. اگر چنین نکنید و پیمان خویش بشکنید و بر بیعت خویش نمایند، این کار شما بیسابقه نیست؛ که پیش از این با پدر و برادر و پسرعمویم مسلم چنین کردید. فریب خورده کسی است که به سخن شما اعتماد کند و به پیمان شما دل بندد. شما مردمانی هستید که در بهره و نصیب خویش بیراهه رفتید و تباهش کردید و هرکس پیمان بشکند به زیان خویش عمل کرده است و امید است که خداوند از شما بینیازم سازد.
این خطبهی شورانگیز و روشنگرانه و حماسی در پی اتمام حجت و دعوت بیش از هزار نفر نیرویی است که همراه حر راه بر امام بستهاند .چند شاخصه و ویژگی در خطبه دیده میشود:
– تکیه واستناد به سخن پیامبر
– تلویح به وضعیت نظام حاکم و قانونشکنی و تباهی آن
– معرفی ویژگیهای نظام اموی
– تبیین پایگاه و جایگاه امام
– طرح دلائل حرکت و قیام خویش
– روشنسازی چشمانداز آیندهی حرکت خویش و تداوم حرکت
– سرزنش و نکوهش پیمانشکنان و یادآوری پیمانشکنیهای پیشین
– معرفی خویش به عنوان اسوه و پیشوا
– معرفی نوع رابطهی امام با جامعه
در فرهنگ قرآن، شاید هیچ گناهی سنگینتر از پیمانشکنی نباشد عذاب پیمانشکنان، جز آتش، تحقیر در روز قیامت، سخن نگفتن خداوند با آنان و راندان و پاک نکردن گناهان است.
در منزل بیضه، در فاصلهی اندک از هزار مخاطب این خطبه، مردانی همسفر اماماند که علیرغم خطر و تنگناهایی که لحظه به لحظه بیشتر چهره نشان میدهد، استوار و نستوه راه میسپرند و هر لحظه پیمان خویش را با امام مستحکمتر میسازند و بر ایثار و پاکبازی تاکید واسرار میورزند.