خانه / شعر های عاشورایی / غزل / داغ اعظم (علی اکبر لطیفیان)

داغ اعظم (علی اکبر لطیفیان)

بالا نرفت آن‌که به پای تو پا نشد

آقا نشد هر آن‌که برایت گدا نشد

مقصود از تکلم طور، از تو گفتن است

موسی نشد هر آن‌که کلیم شما نشد

روز ازل برای گلوی تو هیچ کس

غیر از خدای عز و جل خون‌بها نشد

در خلقتش زمین و مکان‌های محترم

بسیار آفرید ولی کربلا نشد

گرچه هزار سال برای تو گریه کرد‌ه‌اند

یک گوشه از حقوق لب تو ادا نشد

ما گندم رسیده‌ی شهر ری توایم

شکر خدا که نان تو از من جدا نشد

یک گوشه می‌رویم و فقط گریه می‌کنیم

حالا که کربلای تو روزی ما نشد

داغ تو اعظم است تحمل نمیشود

در حیرتم چگونه قد نیزه تا نشد

شاعر: علی اکبر لطیفیان


telegram

همچنین ببینید

واج نیزه ها

بعد از هجوم خنجر و تاراج نیزه ها آرام رفته بود به معراج نیزه ها ...

یک دیدگاه

  1. سلام علیکم

    بدینوسیله از شما شاعر گرامی برای حضور در بزرگ ترین گرد هم آیی شاعران علوی سرای کشور در دوازدهمین جشنواره سراسری شعر علوی – ساری / دعوت می شود
    متن فراخوان و شرایط حضور در پایگاه مجازی دبیرخانه جشنواره شعر علوی درج شده است

    ایمیل: alavi.sher@yahoo.com
    وبلاگ :www.alavisher.blogfa.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.