خانه / شعر های عاشورایی / غزل / زمین تشنه (مریم سقلاطونی)

زمین تشنه (مریم سقلاطونی)

زمین تشنه و تن پوش تیر و تنها تو
هزار قافله در اوج بی کسی ها تو
پرنده ها و درختان به سینه می کوبند
دوباره دسته ای از کوچه رد شد اما تو
غروب شام غریبان و کوچه ی تاریک
خدا به خیر کند! مرد، صبح فردا تو
چگونه می گذری از گناه این مردم
گناه مردم بی رحم کوفه، آیا تو
صدای شیونی از زینبیه می آید
به داغ بی کسی انداختی جهان را تو
تویی که زمزمه ات کوه را پراکنده است
کنار آمده ای با تمام غم ها تو
زنی شکسته دل و ردّ سرخی از خورشید
که تکیه داده به دیوار تکیه ها با تو
در انتظار سواری که می رسد از راه
میان دسته ی زنجیرزن تویی! ها، تو

مریم سقلاطونی

telegram

همچنین ببینید

واج نیزه ها

بعد از هجوم خنجر و تاراج نیزه ها آرام رفته بود به معراج نیزه ها ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.