روز جمعه سی و یکم شهریورماه، بیست و چهارمین جلسهی انجمن ادبی آیینی روز دهم در مؤسسهی فرهنگی هنری عاشورا برگزار شد.
به شیوهی جلسات گذشته ابتدا سرکار خانم خلفی پیرامون مبحث عروض و قافیه توضیحاتی بیان نمودند.
موضوع بحث جلسهی بیست و چهارم به شعر جنگ و ضدجنگ اختصاص داشت که اعضاء جلسه به بیان نظرات خود در این باره پرداختند.
در ادامهی جلسه نیز شاعران به شعرخوانی پرداختند.
اشعار خوانده شده در جلسه:
تأمل
اکنون به کربلائی و در کار ماندهای
بین یقین و شک، تو گرفتار ماندهای
یکسو حسین و چند تن و آخری حزین
با آنهمه سپاه، به آمار ماندهای
اینجا لبان تشنه و خورشید داغدار
آنسو حسین و کشته شدن، جسم چاک چاک
سرگشته روی تلٌ گِل و خار ماندهای
اما یزید مُلک فلان شهر میدهد
بر تخت و تاج، بیدل افکار ماندهای
سردار لشکری و امیری در آن دیار
اینسو بهزیر پا و سر دار ماندهای
حالا خیال کن که شده آخرالزمان
چشمان خیره، گوش به اخبار ماندهای
میگویدت که آمده آن حجت خدا
تنها میان کعبه و بییار ماندهای
دستی کتاب مادر و یک دست ذوالفقار
در انتظار میثم و مختار ماندهای
دیگر چرا میان زن و بچه و تبار
دین و خدا و ماه شب تار ماندهای
بهمن الماسی
به چشمهای تو خیره نگاه من میشد
چهار صف مژههایت سپاه من میشد
به رحل نیزه تو آیات کهف را خواندهای
و کهف کوه صدایت پناه من میشد
و قرص ماه در آن ابر خاک و خون پنهان
دلیل واشدن مد آه من میشد
چه روزها که سرت سایهی سرم کردهای
چه شامها که همان شمع راه من میشد
به قتلگاه خودت قطره قطره رفتیُ
زمان رفتن تو قتلگاه من میشد
میثم توکلی