خانه / مهدویت / سخنراني / آیات الهی در مورد امام زمان(عج)

آیات الهی در مورد امام زمان(عج)

“جلوه های محبت ولی عصر عج”
در سوره‌ی مبارکه‌ی نساء خداوند می‌فرمایند: «وَمَن یُطِعِ اللهَ و الرَّسولَ فَاُولئکَ مَعَ الذینَ أنعَمَ اللهُ عَلَیهِم مِنَ النَّبیینَ و الصدّیقین و الشُّهداءِ و الصّالِحینَ و حَسُنَ اولئک رفیقاً» .
یعنی: کسی که خدا و پیامبرش را اطاعت کند هم نشین کسانی خواهد بود که خداوند به آنها نعمت داده است، خداوند به چه کسانی نعمت داده است؟
پیامبران صدیقین، شهدا، صالحین. در ذیل این آیه‌ی کریمه از امام باقر(ع) نقل شده است که: مراد از« نبیین» در آیه‌ی شریفه پیامبر اسلام است و مراد از«صدیقین» حضرت علی(ع)، و مراد از«شهداء» امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هستند و مراد از«صالحین» نُه فرزند از نسل امام حسین(ع) است، و مراد از «حسن اولئک رفیقا»، بهترین دوست و رفیق، حضرت حجه بن‌الحسن(عج) است. یعنی طبق این آیه‌ی شریفه و مطابق با تفسیر امام باقر(ع) هر کس از خدا و رسولش اطاعت کند هم‌نشین محمد(ص) و آل او خواهد بود و بهترین دوست او در دنیا و آخرت وجود اقدس امام زمان(عج) خواهد بود. یار و همنشین او رحمه‌ للعالمین است. در لوح حضرت زهرا(س) که تمام اخبار از گذشته تا حال و آینده در آن ثبت شده است شرح حال تمام ائمه(ع) نیز آمده است که خط مشی آنها چیست، چگونه به شهادت می‌رسند و … آنجا که از امام عصر(عج) سخن گفته خداوند می‌فرماید: دینم را به وسیله‌ی فرزند امام حسن عسکری(ع) کامل می‌کنم که او رحمه للعالمین است. این تعبیر برای پیامبر اسلام نیز آمده است.
متأسفانه امروز برخی از تبلیغات منفی چهره‌ی امام زمان(عج) را در فکر نسل جوان ما خشن معرفی می‌کنند مثلاً بعدازظهر خونها می‌ریزد و …
در زیارت آل یاسین می‌خوانیم: «السلامُ علیکَ ایّها الرَّحمهُ الواسِعَه»: سلام بر تو ای رحمت واسعه‌ی حق. از امام زمان‌(عج) نیز نقل است که: رحمت خدا همه‌ی اشیاء را فرا گرفته است و من آن رحمت واسعه هستم. ولی عصر(عج) مظهر لطف و رحمت پروردگار است نه مظهر غضب خداوند نسبت به دوستانش. در تفسیر «بسم الله الرحمن الرحیم» آمده است که ذکر عام بعد از خاص است یعنی رحمن عام است و رحیم خاص، خداوند رحمن بِالعُموم است و رحیم بالمؤمنین، پروردگار یک رحمت عام دارد که شامل مؤمن و کافر می‌شود. و یک رحمت خاص دارد که فقط مخصوص مؤمنین است و تجلی این نوع رحمت خداوند، مولای ما امام عصر(عج) هستند.
تعبیر امام رضا(ع) از امام معصوم این است: امام معصوم(ع) امین و رفیق است، مثل پدری دلسوز نسبت به فرزندانش دل می‌سوزاند، برادری مهربان است. امام معصوم(ع) مانند مادری دلسوز نسبت به شیعیانش فداکار است و جان فشانی می‌کند گفتیم امام عصر(عج) تجلی رحمت خداوند است. از جلوه‌های رحمت ایشان این است که از دوستان خود یاد می‌کند و این بسیار ارزشمند است.
برای مثال اگر ما بشنویم بزرگی از ما یاد کرده، خیلی خوشحال می‌شویم، حال اگر بشنویم امام عصر(عج) از ما یاد کرده‌اند چه احساسی به ما دست می‌دهد؟
خداوند در قرآن بر ابراهیم(ع) و آل یاسین و بر نوح(ع) و(۱)… سلام می‌فرستد و از آنها یاد می‌کند، ولی عصر(عج) نیز به یاد دوستانشان هستند؛ آیت‌الله بهاءالدینی فرموده بودند: من در صحرای عرفات خدمت صاحب الامر عج بودم، حضرت از حاج آقا فخر یاد کردند و از او راضی بودند، زمانی که آمدم قم به ایشان پیغام دادم که خوشا به حالتان امام عصر(عج) از شما یاد کردند، با گریه گفته بود:
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم لطف‌ها می‌کنی ای خاک درت تاج سرم.
از او پرسیده بودند، چرا امام زمان(عج) از شما راضی است؟
گفته بودند: گمان می‌کنم چون سال‌هاست به مادر فلجم خدمت می‌کنم و به همین دلیل ازدواج نکردم، خودم او را تر و خشک می‌کنم، استحمام می‌کنم، لقمه در دهانش می‌گذارم، فکر می‌کنم لطف آقا به خاطر احسان به مادر پیرم است.
از دیگر جلوه‌های محبت امام عصر(عج) نامه نوشتن به دوستانشان است. در نامه‌ای خطاب به شیخ مفید می‌فرمایند خدا عزت ایشان را دوام دهد در تعبیر دیگری فرموده بودند: «سلام علیک أیّها الولیّ المخلص»: سلام بر تو ای ولی مخلص ما در دین در بیانی دیگر فرموده اند: سلام بر تو ای یاور حق(۲).
اما بشنویم از شیخ مفید، چه جایگاهی داشته اند که مورد توجه امام عصر(عج) بوده اند:
شیخ مفید نقل کرده اند: در عالم رؤیا دیدم حضرت زهرا(س) همراه با حسنین(ع) آمدند در مدرسه‌ی ما و فرمودند: ای شیخ به این دو طفل فقه را بیاموز، از خواب پریدم و به فکر فرو رفتم، ولی معصوم(ع) که درس نمی‌خواند. تعبیر این خواب چیست؟
فردای آن روز دیدم خانم مکرّمه‌ای همراه با دو پسر بچه نزد ما آمدند و گفت: ای شیخ به این دو طفل فقه را بیاموز، دانستم که حضرت زهرا(س) به این دو طفل ارادت دارند. این دو بچه درس خواندند و عالم و مجتهد شدند سیدرضی همان جامع نهج البلاغه است و سیدمرتضی معروف به علم الهدی از بزرگترین دانشمندان شیعه است(۳).
یک روز شیخ مفید برای شاگردان ممتاز شانه خرید، گفتند: آقا چرا برای سیدمرتضی شانه نخریدی، او هم شاگرد ممتاز است، شیخ فرمودند: مگر سیدمرتضی هم ریش درآورده؟ پرسیدند: او هر روز در کلاس شما حاضر است چطور شما متوجه نبودید؟
فرمودند: روزی که مادرشان آنها را آورد در مدرسه، من یک لحظه چشمم به سیدمرتضی افتاد، دیدم این بچه خیلی زیبا و خوش سیماست، از آن روز تا بحال به صورتش نگاه نکردم لذا نفهمیدم که ریش درآورده.
بله این چشم‌ می‌تواند جمال صاحب الامر را ببیند.
تمام آثار و زحمت‌های ۱۲۴ هزار پیغمبر و اجداد طاهرینش به دست او پیاده می‌شود، وقتی نامش را در حضور امام صادق(ع) می‌بردند، به احترام او بلند می‌شد، می‌گریستند و برای فرجشان دعا می‌کردند و می‌فرمودند:
اگر من مهدی(ع) را درک کنم تا آخر عمر خادم او خواهم بود. امام عصر(عج) با چنین جایگاهی، وقتی به حاج مندلی سیب‌ زمینی فروش می‌رسید می‌فرمودند: حاج مندلی سلام علیکم. حاج علی بغدادی نقل کرده وقتی ولی عصر(عج) را دیدم مرا در آغوش گرفت و فرمود: حاج علی اهلاً و سهلاً. میرزا قمی به سید بحرالعلوم گفته بودند: چطور شما از تمام علماء جلو افتادید؟ ایشان زیر لب زمزمه کردند: چرا بر دیگران مقدم نباشم در حالیکه مولایم در مسجد کوفه سر مرا به سینه چسبانید و علوم از سینه‌ی ایشان به سینه‌ی من اشراق شد.
از جمله اشخاصی دیگر که امام(عج) بر ایشان نامه فرستادند، حاج حسن اصفهانی و مرعشی نجفی بود.
به آیت الله مرعشی نجفی نوشته بودند: سید نفست را برای مردم ارزان کن، محل نشستنت را در راهرو قرار بده تا همه به تو دست رسی داشته باشند. این دستورات برای برآوردن حاجت مردم است ما نیز تو را یاری می‌کنیم.
آخرین نامه‌ای که از ولی عصر(عج) دریافت شده در سال ۱۳۶۲ شمسی و ۱۴۰۴ قمری بوده است، جریان این نامه به قرار زیر است: امام جماعت مسجد(سیده نرجس)لبنان نقل می‌کند: در دهه‌ی محرم که در مسجد اطعام می کردیم، یک صندوق می‌آوردیم برای جمع کردن نذورات مردم، بالای آن صندوق یک سوراخ کوچک بود برای ریختن پول و جز هیئت اُمَنای مسجد کسی کلید آن را نداشت، یک روز درِ صندوق را باز کردیم، دیدیم یک بسته شکلات همراه با نامه‌ای در آن بود که امکان عبورشان از سوراخ نبود، نامه را باز کردیم نوشته بود: «فَسَیَرَ الله عملکم و رسولُهُ و المؤمنون(۴) أنا المهدی المنتظر… » طبق آن آیه یعنی من اعمال شما را می‌بینم، من مهدی منتظر هستم، در مسجد شما نماز خواندم و از آن غذایی که برای جد غریبم امام حسین(ع) تهیه کرده بودید، خوردم و برای شما دعا کردم، شما هم برای فرج من دعا کنید.
این از جلوه‌های محبت ولی عصر(عج) است، فرمودند: شما را فراموش نمی‌کنیم، ما به حال شما احاطه داریم، اگر من شما را حفظ نکنم دشمنان بر شما احاطه پیدا می‌کنند و شما را شکست می‌دهند، بلاها و مشکلات شما را از پای در خواهد آورد. بسیار پیش می‌آید که احساس می‌کنیم انگار خطری از سرمان دور شد، خودمان متوجه نیستیم، اما ولی عصر(عج) نسبت به دوستان و شیعیانش بسیار رئوف هستند. امام صادق(ع) می‌فرمایند صاحب الزمان بین شما رفت و آمد و تردد دارند، شما او را می‌بینید ولی نمی‌شناسید، همانگونه که برادران یوسف(ع) او را دیدند ولی نشناختند.
مشهور است پس از ظهورشان خیلی ها او را می‌شناسند و می‌گویند ما قبلاً او را دیده ایم در جمکران، در مسجد کوفه در حرم امام رضا(ع) و در ….
از حضرت علی(ع) روایت داریم که ما ائمه(ع) به شادی شما شاد می‌شویم و با غم شما غمگین می‌شویم. امام صادق(ع) فرمودند: به خدا قسم ما به شما مهربانتر از خود شما به جان شما هستیم.
(رومیه) از شیعیان امام علی(ع) در نماز جمعه‌ی آن حضرت، شرکت کردند، رومیه در میان خطبه‌های حضرت، مجلس را ترک کرد. پس از خطبه‌ها امام از او پرسید زمانی که خطبه می‌خواندم، چه حالی داشتی[که مجلس را ترک کردی]؟ گفت: من تب کردم. حضرت فرمودند: واللهِ من هم تب کردم؛ هر وقت محب ما غمگین شود ما هم غمگین می‌شویم و هر وقت شاد شود ما هم شاد می شویم. رومیه پرسیدند: این اموال مخصوص دوستان نزدیک و خصوصی شماست؟
فرمودند: نه وقتی در شرق و غربی محب ما غمگین شود ما نیز غمگین می‌شویم و …
از دیگر جلوه‌های محبت ولی عصر(عج) این است شیعیانش را دعا می‌کند و دعای آنها را آمین می‌گوید.
حتی در تشییع جنازه‌ی دوستانش نیز شرکت می‌کند. امام عصر(عج) در تشییع جنازه‌ی آیت‌الله گلپایگانی شرکت کرده بودند علماء و فقها جانشینان حضرت(عج) هستند و آخرین حلقه‌ی ارتباطی با ولی عصر(عج) همین بزرگواران هستند که احترام آنها واجب است، از جمله مسائلی که باعث جوان‌مرگ شدن جوانها می‌شود، اهانت به فقهاست.
پدر آیت الله سیستانی(رهبر شیعیان عراق) در مشهد صبح‌های جمعه مشغول اذکار و اوراد می‌شدند و هر هفته در یک مسجد می‌رفتند تا شاید امام عصر(عج) را ملاقات کنند. یک روز در مسجدی مشغول عبادت بود دیدند از نزدیک آن مسجد نوری به طرف آسمان بالا می‌رود، به دنبال آن نور به یک خانه‌ی محقر و کوچک می‌رسند، در زده و وارد خانه می‌شوند، می‌بینند در یکی از اتاقها حضرت ولی عصر(عج) نشسته‌اند.
و در اتاق دیگر جنازه‌ای است که پارچه‌ای روی آن کشیده اند. امام عصر(عج) به او می‌فرمایند:
چرا اینقدر خودت را برای دیدن من به زحمت می‌اندازی، اینگونه باشید تا من خودم به دیدار شما بیایم، آن متعلق به زن مؤمنه‌ای است که در زمان کشف حجاب، هفت سال از خانه بیرون نرفت تا مبادا چادرش را از سرش بردارند، به خاطر عفت و پاکدامنی این زن، من برای تشییع او آمده‌ام.
خیلی از دعاها را حضرت(عج) خودشان تعلیم فرمودند مانند زیارت آل یاسین، دعای عظم البلاء و زیارت رجبیه. همین‌طور به یکی از شیعیانش دستور مداومت بر نافله، زیارت عاشورا و زیارت جامعه را دادند.
دستور و تعلیم دیگر ایشان که معروف به فرج صالحان است به ابوالحسین بن‌أبی‌البغل کاتب داده شد به ابوالحسین از طرف یکی از مسؤولین بنام ابن‌منصور صالحان کاری واگذار می‌شود، بین آنها درگیری پیش آمده و ابوالحسین از ترس جانش فرار می‌کند و به مرقد موسی بن‌جعفر(ع) پناه می‌برد. یک شب جمعه تصمیم می‌گیرد به مناجات و دعا مشغول شود شاید خدا فرجی در کاش مرحمت کند، آن شب هم شبی بارانی و سخت بود از متصدی حرم مطهر درخواست کرد که درها را ببندد تا تنهایی به راز و نیاز بپردازد.
خودش نقل می‌کند: نیمه شب صدای پایی شنیدم، دیدم مردی جوان با لباسی سفید و عمامه‌ای بر سر که انتهای آن را زیر چانه انداخته بود و عبایی بر دوش وارد شدند و شروع به زیارت کردند به تمام انبیاء سلام دادند بعد به همه‌ی معصومین سلام دادند به جز امام عصر(عج). با خودم گفتم شاید فراموش کرده یا قائل به امامت ایشان نیست!
از زیارت که فارغ شدند دو رکعت نماز خواند و پس از آن به دعا مشغول شد، من خیلی ترسیده بودم که مبادا من را شناخته و لو بدهد، اعمالشان که تمام شد به سمت من آمد و فرمودند ای ابوالحسین ابی‌البغل کجایی کجایی از دعای فرج؟! گفتم دعای فرج کدام است؟! فرمود دو رکعت نماز می‌خوانی و بعد از آن می‌گویی: یا مَن أظهَرَ… [متن دعا را از بحارالانوار چک کردم] و بعد مشغول نماز شد و بعد از نماز بیرون رفتند. رفتم پیش کلیددار حرم و گفتم، مگر نگفتم درها را ببند و کسی را راه نده. گفت همه درها بسته هستند، راست می‌گفت، رفتم پیش مسئول حرم و پرسیدم حرم در دیگری دارد؟
گفت: نه. گفتم پس آن آقای خوش سیما از کجا وارد حرم شدند؟! کلیددار گفت این آقا مولایمان امام عصر(عج) است، هر وقت حرم خلوت می‌شوند می‌آیند من مکرر ایشان را دیده‌ام. خیلی غمگین شدم از اینکه این سعادت از من فوت شده بود. فردا صبح رفتم به مخفی‌گاه خودم، همان روز اصحاب ابن‌صالحان با امان نامه‌ای از وزیر و یکی از دوستان مورد اعتمادم آمدند تا مرا به ملاقات ابن‌صالحان ببرند. وقتی نزد ابن‌منصور صالحان رفتم به من بسیار محبت کرد و گفت: تنگی کار تو را به اینجا کشاند که شکایت مرا نزد مولایم صاحب‌الزمان(عج) ببری؟ گفتم دعا و مسألتی بود به محضر آقا. گفت: بله دیشب مولایم را در عالم رؤیا دیدم با تندی امر کردند با تو مهربان باشم. گفتم: پناه بر خدا، من دیشب مولایم را در بیداری دیدم فرمودند: این دعا و نماز را بخوان، خواندم و به برکت مولایم نجات پیدا کردم.
این دعا دستورالعمل خوبی است برای همه‌ی گرفتارها…
[ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم غم هجرانِ تو را چاره ز جایی بکنیم.

پاورقی:
. نساء/ ۶۹
. صافات/۱۰۹ و ۱۳۰ و ۷۹
. احتجاج، ترجمه غفاری مازندرانی، ج۴، ص۳۴۶، انتشارات مرتضوی، تهران، چاپ اول، بی تا.
. در اواخر قرن چهار و اوایل قرن پنج می زیسته اند و صاحب تألیفات ارزشمندی هستند.
. توبه/ ۱۰۵: هر کار می خواهید بکنید که خدا آن عمل را می بیند و رسول و مؤمنان هم بر آن آگاه می شوند.

telegram

همچنین ببینید

نقش بانوان در عصر ظهور

سخنران: حجه الاسلام حیدری کاشانی در بسیاری از روایات به شرایط نابسمان پیش از ظهور ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.