خانه / انجمن ادبي روز دهم / سیزدهمین نشست ادبی روز دهم برگزار شد

سیزدهمین نشست ادبی روز دهم برگزار شد

سیزدهمین نشست ادبی روز دهم برگزار شدReviewed by Admin on Mar 23Rating:

اولین نشست از دوره ی جدید نشست های انجمن ادبی موسسه فرهنگی هنری فرهنگ عاشورا (نشست سیزدهم)، صبح جمعه ۱۹ اسفندماه در کتابخانه مخبر برگزار شد.
در ابتدای این نشست خانم سعیدفر مبحث کوتاهی درباره حسن تعلیل ارائه دادند. وی پس از تعریف حسن تعلیل، نمونه هایی از حسن تعلیل شاعران عاشورایی در ارتباط با آب ننوشیدن حضرت عباس بن علی(ع) در کنار علقمه قرائت کردند و گفتند: «شاعران عاشورایی بیشتر سه دلیل ادبی حول محور این حادثه ساخته اند که شامل این موارد هستند:
۱- حسن تعلیل حضور حضرت اباالفضل در کنار آب؛ شاعران تشنگی و نیاز آب به سیراب شدن از اباالفضل العباس ع را دلیل اصلی روبرو شدن آب با حضرت عباس می دانند.
۲- حسن تعلیل آب بودن آب فرات؛ شاعران علت آب بودن آب را، آب شدن رود از سر شرم و گریه آب می دانند.
۳- حسن تعلیل جوش و خروش رودها و دریاها؛ شاعران در تعدادی از سروده ها، جوشان و خروشان بودن رودها و دریاها را به این حادثه ارتباط می دهند.»
پس از آن، آقایان رییسی پور،مجری نشست، و حسین سنگری با قرائت نمونه های موفق غزل عاشورایی، درباره مؤلفه های غزل موفق معاصر طرح بحث نمودند و اعضای انجمن دیدگاه های خود را در زمینه ۴ مؤلفه ی ردیف و قافیه مناسب(موسیقی کناری)، تناسب میان ابیات شعر در محورهای عمودی و افقی، تناسب واژگانی و تصویرسازی بیان نمودند.
ادامه این نشست با شعرخوانی و نقد شعر همراه بود و حاضران در ضمن نقد اشعار، درباره بیان مستقیم و غیر مستقیم در شعر کودک عاشورایی، ارتباط میان شعر و نوحه و نیز کوتاه و خلاصه بودن شعر مذهبی و نمونه های موفق آن بحث و تبادل نظر کردند.
نشست بعدی انجمن ادبی، روز جمعه ۴ فروردین ماه ۱۹۱، ساعت ۱۰ صبح در کتابخانه مخبر برگزار خواهد شد.

تعدادی از اشعار خوانده شده در نشست روز جمعه ۱۹ اسفند ۱۳۹۰:
آی لایی لایی لایی
 خورشید چقد بالایی
خوش به حالت که هر روز
مهمون خونه هایی
از اون قدیم ندیما
تو آسمون نشستی
 شیشه ی عمر شب رو
چه مردونه شکستی
یادت میاد یه روزی
 بچه ها تشنه بودن
دخترای کوچولو
رو خاک نشسته بودن
امام حسین دلش سوخت
از بس که مهربون بود
داداش عبّاسو گفتش
آبی بیار خیلی زود
چشم و دو دست و گریه
آی خیمه خیمه خیمه
عبّاسو تشنه کشتن
آب نرسید به خیمه
قصّه ی اون روزا رو
قدرش رو خوب می دونیم
درس وفا و دین رو
تا همیشه می خونیم
هر روز دعا می کنیم
امام زمان زود بیا
تا اون موقع رهبرو
نگهدارش خدایا
(زهرا آراسته نیا)

عاشقانه ای برای امام رضا (ع)
مثل آهو که رصد می کند این صحرا را
خوب می بینم از اینجا همه ی دنیا را
جشن گندم شده برپا و زمین می گرید –
– قصّه ی آدم و عاشق شدن حوّا را
آسمان تو پر از کفتر عاشق شده است
شور چشمان تو رقصانده کبوترها را
اشک، در جزر و مد پلک فرو می ریزد
تا که برپا کند اینجا غزل دریا را
این همه زائر بارانی و دریای غزل
دو سه بیتی هم از این شعر ببخشا ما را
موج در موج، پر از نیل غمم می بینی؟
دل من کرده هوس، معجزه ی موسا را
دست بر آب بزن، معجزه کن حضرت عشق
قطره در قطره به تصویر بکش معنا را
کاش پاسخ بدهد دست کریمانه ی تو
این همه شاید و کاش و اگر و امّا را
***
خواب دیدم که در آغوش ضریحت هستم
کاش تعبیر کند یک نفر این رؤیا را…
(حسین سنگری)

طبیعت دلم از برکت شما سبز است
نگاه من به افق های تا خدا سبز است
رسیده ایم به لطف شما به قلّه ی عشق
از ابتدای جهان تا به انتها سبز است
زیاد پرچم و بیرق به پاست در دنیا
ولی فقط و فقط پرچم شما سبز است
به طور قطع مرادم ز سبز ، سبز علسیت
قسم بحق که فقط شال مرتضی سبز است
کسی که پیرو رهبر شده ست با اوییم
نه هرکسی که بگوید شعار ما سبز است
به انتقام علمدار عشق می آیی
ادامه ی علم سرخ کربلا سبز است
صدای سبزترین ماه سال می آید
چرا که بیرق ارباب سرجدا سبز است
(حمید رمی)

تمام قصّه ی آدم همین صفــــای تو بود
و خواهش دل تنگم طنین نـــــای تو بود
به چشم های نجیبت هبـوط واجب شد
مرا که ذکـر طــوافم غـــزل بــرای تو بود
همیشه در دل شب ها مرور می کردم
شبی که حجم نگاهم تمام جای تو بود
عبــــور می کنی از من سوار خاطره ها
مسیر شادی قلبــم در انتهــــای تـو بود
تـو پاک بودی و پـاکی، وَ پـاک می مانی
گنــاه بغــض من امّا کمی به پای تو بود
شبیـــه مرغ مهــاجر، من و تــو و رؤیــــا
دچــار فــاصله بودن، گُـلم، بهــای تو بود
(زهرا آراسته نیا)

نوحه به گویش دزفولی
صدایی اَ میدون میایَ به گوش
گمونم برارمَ، مه شو تارمَ، ه صاحب لوامَ
روم تا به میدون مو بینم چیه
صدا ناله ی یا اَخا اَ کیه
گمونم برارمَ، مه شو تارمَ، ه صاحب لوامَ
ندونم اَچه مِ دلم شوریَ
صدا ناله و گریَ و زوریَ
خدایا به میدون جنگ واروم
جواب صدانَ چطور وا گووم
صداش آشناس
دل مو گواس
که شاید ایان
یل با وفاس
امید سپاهوم/ابوالفضل
همه افتخاروم/ابوالفضل
خدایا ای خینا چین سر زمین
اَ دیدنشون ای دل بیسَ غمین
ندونم اَشیعه س و یا دشمنون
گمونم بووه اَیکی یاورون
که زندم صدا
و گفت یا  اَخا
رسونا خوتَ
رسیده وداع
امید سپاهوم
…همه افتخاروم

آقای پیروزی

telegram

همچنین ببینید

بیست و یکمین جلسه ی انجمن ادبی برگزارشد.

بیست و یکمین جلسه ی انجمن ادبی برگزارشد.Reviewed by Admin on Jul 21Rating: روز جمعه ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.