خانه / شعر های عاشورایی / متن ادبی / اصغر(اطمینان زاده)

اصغر(اطمینان زاده)

این از اسرار دست نیافتنی است
تنها این را می‌دانم
که تو می‌دانستی
اصغر جز از نوک سه شعبه سیراب نخواهد شد
اما چگونه رضا به این شدی؟

چه می‌گویم
این از اسرار است
گویا از دید تو
اصغر نیز قطره‌ای است
که برای ماندن باید به دریا برسد
این نهایت دلسوزی تو بود برای اصغر کوچک
اگر او ذبیح پدر بود
تو ذبیح الله بودی
و این فرهنگ توست
که باید برای پاک‌ها فدا شد
از این روست
که اصغر باید فدای آئین پدر می‌شد.

عبدالحسن اطمینان‌زاده

telegram

همچنین ببینید

داستان غدیر به روایت دکتر سنگری

داستان غدیر آفتاب درآبگیر اگر آن روز-هجدهم ذی الحجه سال دهم هجرت- بودیم، چه می‌‌دیدیم؟ ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.