خانه / شعر های عاشورایی / رباعی (صفحه 3)

رباعی

زینب(س)(حسین اسرافیلی)

زان فتنه‌ی خونین که به بار آمده بود خورشید«ولا» بر سـر دار آمده بود با پـای برهــنه،دشــت‌ها را،زیـنب دنبال حسیــن،ســایـه‌وار آمده بود حسین اسرافیلی

ادامه نوشته »

آئینه ی التهاب(سید مهدی نقبایی)

از شـرم خـود آفتاب را آب نکن آئـینــه‌ی الــتهــاب را آب نــکن با خواندن آیـه نیزه را چوب نزن با آن لـب تشنه آب را آب نـکن سید مهدی نقبایی

ادامه نوشته »

سر بریده(محمدرضا سهرابی)

مــه دشنه‌ی آب دیده را می‌ماند شـب یــاغـی آرمـیده را مـی‌‌ماند غلتیده به خون میان گودال غروب خـورشـیـد سـر بـریده را می‌ماند محمدرضا سهرابی

ادامه نوشته »

درد پنهان(مشفق کاشانی)

مه، بارقه‌ای است در شبستان حسین(ع) شــب، حـــادثــه‌ای ز درد پنهان حسین(ع) هــر صــبـــح، ز دامـــن افـــق خـــون آلـــود خورشید بـر آیـــد از گـــریـــبــان حسین(ع) مشفق کاشانی

ادامه نوشته »

خشم شرر(احد ده‌بزرگی)

یک‌باره چو مهر، شعله‌ور گشت عباس سوزنده‌تر از خشم شرر گشت عباس بـا یاد لب خشک جگر گوشه‌ی عشق از شـط فــرات، تشـنه برگشت عباس احد ده‌بزرگی

ادامه نوشته »

چشم مرگ(محمدرضا سهرابی‌نژاد)

از بس که گل و شکوفه پرپر کردی پیـــراهــن خـــاک را مـعـطــر کردی وقتی که تنت فتاد از زین به زمین چشـمــان حریص مرگ را تر کردی محمدرضا سهرابی‌نژاد

ادامه نوشته »

کربلای مدینه(هاشم کرونی)

مردی که دلش به وسعت دریا بود مـظـلـوم‌تر از امــام عــاشــورا بـود آن‌روز کـــه بـر جــنــازه‌اش تیر زدند در شـهر مــدینه کــربــلا بــرپــا بود هاشم کرونی

ادامه نوشته »