خانه / ویژه ها / ما در راهیم

ما در راهیم

ما در مسیریم، در مسیر تو، در مسیر، رو به سوی تو.

ما در راهیم، در راه تو، راهی که به تو ختم می‌شود، راهی که در نهایتِ آن، تو ایستاده ای، حضرت محبوب، پادشاه حُسن، معنای زیبایی، مقصد عشق، حسین(ع).

ما در راهیم، در راهی که در نهایتِ آن، وفادارترین یار، بی‌سرترین سردار، بی آب ترین ساقی، بی دست ترین شیر میدانهای نبرد، قمر زیبا و دل‌آرای بنی هاشم، عباس‌بن علی(ع)، ایستاده است. آمده است تا با دست‌های سخاوتمندش، دست‌های تهی ما را بگیرد و با مشک پاره پاره‌اش، تشنگی‌مان را پایان دهد و ببیند که این همه لشکر برادرش حسین، چگونه رجز به یاد ماندنی او را می‌خوانند که «یا نفس من بعد الحسین هونی/ و بعده لا کُنتَ ان تکونی»:  زندگی بی تو حسین، برای ما جز مرگ نیست.

ما در راهیم، در راهی که در پایانش پیامبر رشید کربلا، اکبر تو، اِرباً اِربا، قطعه قطعه و چاک چاک، به ما خوش آمد می‌گوید و با دیدن خیل عظیم لشکریان پدرش، دوباره می سراید که: « إذاً لا نُبالی بِالموت»: ما را چه باک از مرگ، وقتی برحقیم.

ما در راهیم، در راهی که قاسم رفت و هنوز که هنوز است این راه پر شده است از طعم شیرین و شکّرین عسل و مگر نه اینکه قاسم در نهایت این راه در پاسخ به پرسش تو از نگاهش به مرگ گفت: « اَحلی من العسل».

ما در راهیم، در راهی که در آن شیر خواره‌ات، اصغر را دادی. خودت گفتی که این صحنه تلخ ترین حادثه‌ی کربلا بود. کودکت را برده بودی تا سیرابش کنند و حرمله با تیر سیرابش کرد، روی دستانت دست و پا می‌زد که خون گلویش را به آسمان پرتاب کردی و اینک ما آمده‌ایم تا دست نیاز زیر باران خون به ناحق ریخته‌ی اصغر بگیریم تا باب الحوائج کوچک کربلا، دستگیرمان باشد و برای گلوی سه شعبه خورده‌اش اشک بریزیم و با تو همدردی کنیم.

ما در راهیم، در راهی که پایانش به تل ختم می‌شود، راهی که در نهایت به گودال می‌رسد و شگفتا که از آن روز تا همیشه تل، با گودال رابطه‌ی عجیبی دارد. عشق تل، گودال است، هستی گودال تل است، نیمه‌ی جان تل گودال است، شقیق فؤادی گودال تل است.

آن روز بانوی نشسته برتل، پس از شلوغ شدن گودال و برخاستن گرد و غبار و گم شدن تو زیر شمشیرها، کم کم آب شد، به یکباره بی تاب شد، خود را به آب و آتش زد، می‌دوید، می‌افتاد و بر می‌خاست، می‌رفت تا تو را میان نیزه شکسته‌ها و چوب‌ها و سنگ‌ها پیدا کند و دریغا وقتی به گودال رسید که شمر از شیب آن با سری خون آلود در دست، بالا می‌آمد.

اینک ما به زیارت تل آمده‌ایم تا بر صبور سرفراز ایستاده بر تل، زینب(س)، تسلیت بگوییم و بر شهیدی که ۳۶۰ گلزخم برداشت بگرییم.

ما در راهیم، در راهی که رهگذران بزرگ آن، زینت عبادت کنندگان زمین و آسمان، امام سجاد(ع)، و عقیله و عالمه‌ی بنی‌هاشم، زینب(س) بودند. این راه بوی طفلان و کودکان تشنه و گرسنه و خسته و زخمی می‌دهد، این راه، بوی خون می‌دهد خون‌های پاکی که به دست ناپاکان به زمین ریخته شد.

ما در راهیم، راهی که در آن، جابر، پیر پارسا و راوی صدیق روایات پیامبر(ص)، قدم زد. ما به امید همراهی تو به کربلا آمده‌ایم و مگر جابر در اربعین، در کربلا نگفت که پیامبر(ص) فرموده است: هر کس کار قومی را دوست داشته باشد، در ثواب آن‌ها شریک است. پس ما هم مثل جابر آمده‌ایم تا شریک تو و زخم‌هایت و شهادتت و … باشیم.

ما در راهیم، در مطمئن‌ترین راهی که خدا در زمین و آسمان آفریده است، راه تو، طریق الحسین.

ما در راهیم، در امن‌ترین راه زمین، زبان‌های وسوسه‌گر، نگران ما نباشند، ما در طریق الحسینیم. کسی دلش برای ما نسوزد، تنها دلسوز ما حسین(ع) است.

کسی نگران پاهای تاول زده‌ی ما نباشد، این تاول‌ها فدای حسین(ع) است. اصلا اینها تاول نیستند، زخم نیستند، این‌ها جای بوسه‌های ملائکه‌اند که بر کف پای زائران حسین(ع) نشسته‌اند. منافقان بی دین و بزدل نگران امنیت و سلامت ما در این راه نباشند ما در امن‌ترین جاده در حرکتیم.

ما در راهیم، لازم نیست آنان که عاشق نیستند و مفهوم عشق واقعی را درک نمی‌کنند نگران ما باشند که در این راه، آفتاب، سر و صورتمان را بسوزاند. سر ساقی سلامت، سر ما فدای سر آفتاب سوخته و بر نیزه نشسته‌ی دوست، که منزل به منزل، خون چکان، زیر آفتاب سوزان، سوخته‌تر از پیش می‌شد و از لبان سوخته و ترک بسته‌اش قرآن جاری بود.

همه هستی و سلامت ما به فدای آن که همه هستی‌اش را داد، تا دین ما در سلامت باشد، تا ما در راه باشیم و به بیراهه نرویم.

ما در راهیم، راه تو، حسین، در این راه شاید عافیت نباشد ولی عزت هست. شاید سختی باشد، ولی سربلندی هست.

شاید مظلومیت باشد، ولی در نهایت پیروزی هست. راه تو راه شهید پیروز است؛ شهیدی که همه چیزش را داد ولی به اعتراف تاریخ و به سند راهپیمایی اربعین پیروزی از آن او شد.

ما در این راه آمده‌ایم تا در بزرگترین و عادلانه‌ترین و صحیح ترین رأی گیری تاریخ، شرکت کنیم. منتخب ما، تویی حسین(ع)، که همه رقیبانت هنوز هم تمام قد در برابرت ایستاده اند و فضا را از هیاهو و جنجال و دروغ و شایعه پر کرده اند و تو با دست خالی بی هیچ تبلیغ و پشتوانه دنیایی ایستاده ای و شگفتا که میلیون‌ها انسان با پای پیاده از چهارسوی جهان به سوی تو روانه می شوند تا دشمنان را همچون همیشه در اربعین شکست دهند و باز هم پیروز میدان عدالت باشد، انسانیت باشد، کرامت باشد، عزت باشد، تا باز هم پیروز میدان حسین(ع) باشد.

ما این راه را با هیچ راهی معاوضه نمی‌کنیم. رنگ و صدای سکه‌های فریب دل ما را نمی‌لرزاند. به خاطر خوشه‌ای گندم حسین(ع) را نمی‌فروشیم و تا همیشه پای حسین(ع) می‌ایستیم.

ما در راهیم کسی نمی‌تواند ما را از این راه باز دارد، هیچ کس، هیچ چیز، هیچ گاه، هیچ جا. ما همیشه، در همه حال، در هر شرایطی در راه حسین(ع) خواهیم ماند. اگر دستمان خالی باشد، اگر همه دشمنان این راه با هم باشند، اگر همه بخواهند تا این راه، کم راه‌رو گردد ما نمی‌گذاریم. اصلا ما که هستیم که نگذاریم، پیامبر(ص) اجازه نمی‌دهد، علی(ع) راضی نمی‌شود، فاطمه غضبناک می‌شود، خدا نمی‌گذارد، عشق، ول کن نیست.

اصلا مگر دیوانه شده‌ایم که راه فلاح و رستگاری و عزت و آزادگی و شرف و شهادت، “طریق الحسین”، را رها کنیم و در بیراهه‌های انبوه و اندوه بار و بی‌عاقبت دنیا گم شویم. تازه اگر هم دیوانه باشیم ما چون جُون مجنون حسینیم. “انا مجنون الحسین”؛ چه عشقی دارد مجنون حسین(ع) بودن، چه حالی می‌دهد دیوانه ی حسین(ع) شدن، چه کیفی دارد سرگشته و شیدای حسین(ع) بودن.

ما در این راه تازه فهمیده ایم که ما «رایت الا جمیلا»، یعنی چه؟ جز زیبا و زیبایی ندیدن، نتیجه ی با زیبا و زیبایی زیستن است. نتیجه‌ی نفس به نفس، لحظه به لحظه، قدم به قدم همراه حسین(ع) بودن است.

هر کس با حسین(ع) است، هر کس در راه رسیدن به حسین(ع) است، معنای دقیق و عالمانه‌ی این جمله عجیب زینب(س) را می‌فهمد و از این است که به مدد این نگاه عمیق و دقیق و زیبا و آرامش بخش، هر حادثه و رنج و مصیبتی که در راه حسین(ع) باشد ساده و زیبا و دلنشین می‌شود.

ما در این راه، در راه تو می‌مانیم تا فردا اجازه‌ی حضور در رکاب فرزند منتقمتان، مهدی(عج) را داشته باشیم. ما در این راه می‌مانیم. ان شالله

پیاده تا حسین در طریق الحسین

آبان ۹۷

عبدالکریم خاضعی نیا

telegram

همچنین ببینید

جریان‌شناسی فکری معارضان قیام کربلا

نام کتاب: جریان‌شناسی فکری معارضان قیام کربلا مؤلف: محمدرضا هدایت پناه محل نشر: قم ناشر: ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.