خانه / با کاروان حسینی / سال ۵۶ هجری: مطرح شدن جانشینی یزید

سال ۵۶ هجری: مطرح شدن جانشینی یزید

  • برخی از وقایع زمینه ساز برای حکومت یزید به شرح زیر است:
  • نقطه‌ی آغاز حاکمیت یزید و فاجعه‌ی عاشورا را در دنیا طلبی، شهوت، قدرت و خودخواهی باید جست‌وجو کرد.

معاویه می‌‌خواست مغیره‌بن‌شعبه را از حکومت کوفه عزل و سعیدبن‌عاص را جانشین او کند.

مغیره که موقعیت خویش را در خطر دید به نیرنگی عجیب دست زد. نیرنگی که بعدها گفت: هرگز این شکاف پر نخواهد شد واین زخم مرهم نمی‌پذیرد. معاویه را در گودالی رهایی ناپذیر وارد کردم!

مغیره- این سیاست‌مدار کهنه کار و مکّار- نخست به دوستان و پیروانش وعده داد که نگران نباشید حکومت و موقعیّت شما را حفظ خواهم کرد. آن گاه نزد یزید رفت و گفت: بزرگان و یاران پیامبر درگذشته‌اند، پیروان و سالخوردگان قریش رفته‌اند و اینک فرزندان آنان مانده‌اند که تو از همه‌ی آنان سیاست‌مدارتر، داناتر و شایسته‌تر هستی. چرا پدرت تو را ولیعهد نمی‌کند؟ چرا برای تو از دیگران بیعت نمی‌گیرد؟

(به تلویح رساند که پدرت نیز فاصله‌ای تا مرگ ندارد.)

یزید پرسید: آیا پدرم تن به این کار خواهد داد؟

مغیره گفت: جز تو، چه کسی را شایسته این کار پیدا خواهد کرد؟

یزید نزد پدر رفت و گفته‌های مغیره را نقل کرد. معاویه، مغیره را طلبید و از او توضیح خواست.

مغیره گفت: ای معاویه تو خود می‌دانی که پس از کشته شدن عثمان، چه خون‌ها ریخته شده و چه اختلافاتی برانگیخته شده است. بهتر است برای یزید بیعت بگیری. او تکیه‌گاه مطمئنی برای مردم خواهد بود. با او فتنه‌ها فرو خواهد نشست.

معاویه پرسید: چه کسی می‌تواند عهده‌دار بیعت گرفتن شود؟

مغیره گفت: اهل کوفه را به من بسپار و اهل بصره را به زیاد. اگر این دو شهر بیعت کنند هیچ گروهی جرئت و گستاخی مخالفت نخواهد داشت. معاویه گفت: پس تو به کوفه برو و مقدّمات کار را فراهم کن!

مغیره، به آرزوی خود رسیده و نیرنگ او کارگر افتاده بود. وقتی به دوستانش رسید، گفت: کار خود را کردم، معاویه را در پرتگاه و درّه‌ای افکندم که رهایی ممکن نیست و امّت محمّد را در تنگنا و دشواری هولناکی که سرانجامی ندارد، شکافی آفریدم که ترمیم‌ناپذیر است.

مغیره، پس از این فتنه به کوفه بازگشت.[۱]

آزمندی و دلسپردگی به قدرت کار خود را کرده بود.

در کتاب الفتوح(ج۲، ص۳۲۲)، عمروعاص مشوّق معاویه برای ولیعهدی یزید معرّفی شده است.

  • نامه‌نگاری معاویه به زیادبن‌ابیه و مشورت با وی در زمینه‌ی حکومت یزید[۲]
  • مشورت زیاد‌بن‌ابیه با عبیدبن‌کعب نمری و فرستادن وی نزد یزید و معاویه، تا یزید را به حفظ ظواهر و دست برداشتن کوتاه مدّت از فسق و فجور و معاویه را به حزم و احتیاط دعوت کند.[۳]
  • آمدن نمایندگان و سفیران مغیرهبن‌شعبه از کوفه و اعلام بیعت و وفاداری با حکومت یزید به سرپرستی عُروهبن‌مُغیره( تعداد آنان را از ۱۰ تا ۴۰ نفر و مبلغ دریافتی هر کدام را برای این سفر ۴۰۰دینار یا سی هزار درهم نوشته اند [۴]
  • دعوت معاویه به بیعت با فرزندش یزید در سال ۵۶ با ارسال نامه به مغیرهبن‌شعبه در کوفه، مروان‌بن‌حکم و سعیدبن‌عاص و عبدالله‌بن‌عامر در مدینه و دیگر کارگزاران حکومتی و تأکید بر پنهان داشتن این تصمیم.[۵]
  • سفر یزید به مکّه و مدینه، برگزاری حج برای فریب افکار عمومی و بخشش فراوان به مردم برای جذب و جلب ساده لوحان و دنیا خواهان[۶]
  • بیعت خواهی معاویه از عبدالله‌بن‌زبیر، احنف‌بن‌قیس، محمدبن‌عمروبن‌حزم و موضعگیری هانی‌بن‌عروه در مقابل معاویه[۷]
  • نامه‌نگاری اهل کوفه(نامه را جَعدهبن‌هبیرهبن‌ابی‌وهب از طرف اهل کوفه نگاشت) و دعوت امام حسین (ع) به قیام و جهاد با معاویه. امام در پاسخ نوشت: تا معاویه زنده است پرهیز کنید اگر وی بمیرد و من زنده باشم نظرم را برای شما خواهم نوشت.[۸]
  • گزارش نامه‌نگاری اهل کوفه به امام حسین توسط مروان‌بن‌حکم از مدینه به شام( معاویه در پاسخ نامه‌ی مروان‌بن‌حکم اورا از هر گونه تعرض به امام حسین (ع) بر حذر داشت.[۹]
  • نامه‌نگاری معاویه به اباعبدالله الحسین و سرزنش و تهدید معاویه و پاسخ اباعبدالله الحسین(ع).[۱۰]
  • خطبه خوانی مروان‌بن‌حکم در مسجد مدینه واعلام ولایتعهدی یزید و مخالفت عبدالرَحمن‌بن‌ابی‌بکر، عبد الله‌بن‌زبیر، عبدالله‌بن‌عمر، عمروبن‌زبیر، عایشه و اباعبدالله الحسین(ع).[۱۱]
  • نامه‌نگاری معاویه به سعیدبن‌عاص حاکم مدینه و دعوت وی به بیعت گرفتن از مردم برای حکومت یزید. سعید برای بیعت اقدام کرد امّا تعدادی از بزرگان از جمله بنی‌هاشم از بیعت سر باز زدند. [۱۲]
  • نامه‌نگاری سعید به معاویه و گزارش بیعت خواستن از مردم و اجتناب بنی‌هاشم و عبدالله‌بن‌زبیر. معاویه در پاسخ نوشت با اباعبدالله تندی و بد رفتاری نکن امّا مراقب عبدالله‌بن‌زبیر باش تا خودش شخصاً اقدام کند.[۱۳]
  • نامه‌نگاری معاویه به عبد الله‌بن‌عبّاس و عبدالله‌بن‌جعفر و عبدالله‌بن‌زیر و دعوت آن‌ها به بِیعت و مخالفت آن‌ها.[۱۴]
  • سفر معاویه به مدینه در ماه رجب سال ۵۶ هجری پس از سفر به منطقه‌ی عراق برای بیعت گرفتن و زمینه‌سازی حکومت یزید. وی با هزار نفر سوار به مدینه وارد شد. برخورد تند وی با امام حسین(ع)، عبدالله‌بن‌عمر، عبدالله‌بن‌زبیر و عبدالرحمن‌بن‌ابی‌بکر (احتمالاً نادرست باشد چون عبدالرحمن در آن سال زنده نبود) را گزارش داده‌اند.[۱۵]
  • معاویه پس از برگزاری حج، در مدینه خطبه خواند. او در مسجد اعظم برمنبر نشست و پس از حمد الهی درباره‌ی فرزندش یزید سخن گفت و او را شایسته‌ترین فرد برای خلافت معرّفی کرد .

معاویه پس از منبر به منزل پیامبر و دیدار عایشه شتافت. عایشه، معاویه را به سبب تهدید اباعبدالله الحسین(ع)، فرزندان و نیز فرزندان خلفا سرزنش کرد. کشتن برادرش محمدبن‌ابی‌بکر را نیز به یادش آورد و از او پرسید: چگونه به من اعتماد کردی که کسی را برای کشتنت مأمور نکرده باشم؟

معاویه گفت : من در خانه امّ‌الم‍‍ؤمنین امن و امان هستم. عایشه گفت: همین طور است![۱۶]

  • ملاقات معاویه با اباعبدالله الحسین(ع)، در این ملاقات چندین نکته را نگاشته‌اند از جمله آن که معاویه گفت: ” ما شیعیان پدرت را کشتیم، آن ها را حنوط و کفن کردیم و بر آن‌ها نماز گزاردیم و دفن کردیم. امام فرمود: “به پروردگار کعبه سوگند اگر پیروان تو را بکشیم نه کفن و نه حنوط خواهیم کرد و نه بر آنان نماز می‌خوانیم و دفن می‌کنیم. برخی نیز بیعت با یزید و مخالفت امام را موضوع گفت و گو دانسته‌اند.[۱۷]
  • ملاقات معاویه با عبدالله‌بن‌زبیر و عبدالله‌بن‌عمر. عبدالله‌بن‌زبیرگفت: اگر همه بیعت کنند من نیز بیعت خواهم کرد. عبدالله‌بن‌عمر نیز شبیه همین سخن را گفت.[۱۸] ملاقات و گفتگوی معاویه با عبدالرحمن‌بن‌ابی‌بکر و عبدالله‌بن‌عباس را نیز نگاشته‌اند.[۱۹]
  • معاویه در مکّه ، جّدی‌تر و صریح‌تر، به طرح جانشینی یزید پرداخت و با نیرنگ و فریب مردم و صحنه‌سازی‌ها چنان وانمود کرد که همه‌ی بزرگان حتّی حسین‌بن‌علی ، عبدالله‌بن‌زبیر، عبدالله‌بن‌عمر با خلافت یزید موافق‌اند.[۲۰]
  • بازگشت معاویه از مکّه و بیماری شدید در منطقه “ابواء” .معاویه از همان جا به شام بازگشت.[۲۱]
  • یک سال قبل از مرگ معاویه(سال۵۹ هجری)، امام حسین(ع) همراه با عبدالله‌بن‌عبّاس و عبدالله‌بن‌جعفر به حج رفت و در جمع حدود هفتصد نفر از تابعین (دویست نفر آنها اصحاب پیامبر بودند)، در منطقه‌ی منـی سخن گفت و ضمن بر شمردن جنایات معاویه و فضایل پدرش امیرألمؤمنین، مسئولیّت آنان را گوشزد کرد. تابعین و صحابه با سوگند، سخنان امام را تأیید کردند.[۲۲]
  • معاویه اندکی قبل از مرگ، خطبه خواند و به مرگ خویش و تلویحاً برتری خود نسبت به فرزندش یزید اشاره کرد. [۲۳]

 

[۱] . تاریخ طبری: ج ۵ ، ص ۳۰۱-۳۰۲، تاریخ یعقوبی ج۲، صص۱۴۷-۱۴۸، الکامل‌فی‌التاریخ: ج ۳، ص ۵۰۳٫

[۲] .تاریخ طبری، ص ۳۰۲

[۳]. همان، ص ۳۰۳، کامل‌ابن‌اثیر؛ ج ۳، ص ۲۵۰

[۴]. کامل‌ابن‌اثیر؛ ج ۳، صص ۲۴۹- ۲۵۰٫ در تاریخ ابن‌خلدون سرپرست گروه اعزامی به شام موسی‌بن‌مغیره معرفی شده است (تاریخ ابن‌خلدون؛ ج ۳، ص ۱۶)

[۵]. الفتوح : ابن‌اعثم، ج ۴: صص۲۲۴ – ۲۲۵

[۶]. همان کتاب، ص ۲۲۵

[۷]. شرح نهج البلاغه: ابن ابی‌الحدید، ج ۱۸، صص ۴۰۷ – ۴۰۸

[۸]. اعیان الشّیعه: ج ۱، ص ۵۸۷ و تاریخ یعقوبی: ج ۲، ص ۲۰۳ و اخبار الطّوال: دینوری، صص۲۲۳ – ۲۲۴(بسیاری این نامه نگاری را در منزل سلیمان‌بن صرد خزاعی و پس از شهادت امام مجتبی (ع) دانسته اند)

[۹] اخبارالطّوال: ص ۲۲۶، اعیان الشّیعه: ج ۱، ص ۵۸۲

[۱۰]  همان: ص ۲۲۶، جمل من انساب الاشراف: البلاذری، ج ۵، ص ۱۲۸، وفیات الاعیان:ابن خلکّان، ج ۶ ، ص ۳۵۳

[۱۱] . کامل‌ابن‌اثیر، ج۳، ص۲۵۰، الفتوح: ابن‌اعثم کوفی،ج۴، صص۲۳۲-۲۳۵

[۱۲] .مقتل الحسین: بحرالعلوم: ص۹۱

[۱۳] .همان: ص۹۲

[۱۴] الامامه و السیاسته : ابن‌قتیبه ج۱ صص۱۵۴-۱۵۵

[۱۵]. کامل‌ابن‌اثیر: ج۳، صص۲۵۱-۲۵۲، حبیب السّیر: ج۲، ص۳۷

[۱۶] . کامل‌ابن‌اثیر ، ص۲۵۱

[۱۷]. تاریخ طبری: ج۵ ، صص۳۰۳-۳۰۵ ، کشف الغُمّه : ج۲ ، صص۳۰-۳۱

[۱۸].-  تاریخ طبری : ج۵، ص۳۰۴ ، اعیان‌الشّیعه : ج۱، صص۵۸۳-۵۸۴، المعجم الکبیر : الطّبرانی ج۱۹ ، ص۳۵۶

[۱۹] تاریخ طبری : ج۵، ص۳۰۴ ، اعیان‌الشّیعه : ج۱، صص۵۸۳-۵۸۴، المعجم‌الکبیر : الطّبرانی ج۱۹ ، ص۳۵۶

[۲۰] . – کامل‌ابن‌اثیر:ج۳ –ص۲۵۲، الفتوح: ج۴، صص۲۴۵-۲۴۹، الرّدّعلی‌المتعصّب العنید : صص۳۱-۳۲، مقتل الحسین : بحرالعلوم ، صص۱۰۴-۱۰۵

[۲۱] . الفتوح : ج۴، صص۲۴۹-۲۵۰، مقتل الحسین خوارزمی : ج۱، صص۱۷۳-۱۷۴

[۲۲] . بحارالانوار : ج ۳۳، صص ۱۸۱-۱۸۵

[۲۳] . تاریخ‌ابن‌خلدون : ج ۳، ص ۱۸

 

telegram

همچنین ببینید

با کاروان حسینی، یکم صفر سال ۶۱ هجری،ورود کاوران اسرا به شهر دمشق

با کاروان حسینی یکم صفر سال ۶۱ هجری ورود کاوران اسرا به شهر دمشق چند ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.