خانه / ادبیات / صحیفه ی سرخ

صحیفه ی سرخ

ای قلم در سماع گریه بچرخ
روی تنهایی ام عزا بنویس
با نوک خونچکان انگشتت
از رگ پاره ی دعا بنویس

می نویسی حسین و می شنوم
مادری می زند صدا: پسرم
سر او از تنش جدا گشته
«حا» و «سین» را بیا جدا بنویس

اسم عباس هم کمی سخت است
شاعر! اینجا به جای علقمه باش
اسم عباس را تو از رویِ
بالهایِ فرشته ها بنویس

بدن تکه تکه، خیمه، علم
به کجای غزل نگاه کنم؟

آسمانا! در این صحیفه ی سرخ
تو که افتاده ای ز پا بنویس!

مرتضی حیدری آل کثیر

telegram

همچنین ببینید

لیلاتر از همیشه…

بر نیزه تکیه دادی تنهاتر از همیشه با چهره ی خماری زیباتر از همیشه بذر ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.