خانه / ویژه ها / شهادت امام حسن عسکری علیه السلام

شهادت امام حسن عسکری علیه السلام

امام حسن عسکری(ع) دوران کوتاه زندگانی خود را با گرفتاری‌ها و شداید گذراند، در حالی که پادشاهان عباسی بر ستمگری خود و وارد ساختن سخت‌ترین شکنجه‌ها به آن حضرت می‌کوشیدند و همواره او را از زندانی به زندانی منتقل می‌کردند و از نظر اقتصادی در تنگنا قرار می‌دادند و از دیدار با شیعیان مانع می‌شدند چنان که ا ملاقات با دانشمندان و فقهایی که می‌خواستند از زلال دانش آن حضرت استفاده کنند، جلوگیری می‌کردند که این مسأله از بزرگ‌ترین مصائب و گرفتاری‌های امام(ع) بود. سرانجام تصمیم گرفتند که آن حضرت را به قتل رسانند اما خدای متعال نخواست که چنین شود و آن‌ها را گرفتار حوادث مهمی کرد که سخت درگیر آن‌ها شدند. اما علل کینه توزی عباسیان به آن حضرت عبارت بود از:

۱-      بیم عباسیان از فرزندش امام منتظر(ع)، که پیامبر اکرم(ص) بشارت آمدن او را داده و بارها فرموده بود که او بزرگترین مصلح اجتماعی است که بشریت در تمام دوران‌ها دیده است و اوست که بساط عدالت سیاسی و اجتماعی را می‌گسترد و انواع ظلم و جنایت را از میان برمی‌دارد و نیروهای ظلم را برمی‌چیند و دولت‌های شرک را از بین می‌برد و پرچم ایمان و حقیقت را برافراشته و احکام و حدود اجرا نشده‌ی الهی را به پا می‌دارد.

۲-      بخل و حسادت عباسیان نسبت به ابو محمد(ع) به خاطر مقامی که در بین مردم داشت و احترام فوق‌العاده‌ای که از جانب توده‌های مردم نسبت به آن حضرت می‌شد.

۳-      قیام های علویان و انقلابات کوبنده بر ضد عباسیان از آغاز تسلط ایشان بر عباسیان

قتل امام حسن عسکری(ع)

امام ابومحمد را نزد طاغوت زمان معتمد عباسی بردند در حالی که معتمد سخت ناراحت بود از این که می‌شنید مردم همگی، امام(ع) را تعظیم و احترام می‌کنند و به همه‌ی علویان و عباسیان در فضیلت، مقدم می‌دارند. این بود که تصمیم بر شهادت آن حضرت گرفت و زهر کشنده‌ای را به وی خوراند. امام(ع) همین که آن زهر را تناول کرد، تمام بدن شریفش مسموم شد و در بستر بیماری افتاد به درد و غم شدید دچار گردید و با این همه صبر و بردباری پیشه کرده و سرانجام کار خود را به خدا واگذار نمود.

حکومت عباسی سخت دچار نگرانی شد و از این که مبادا امام(ع) دوباره صحت خود را بازیابد مضطرب بود، این بود که معتمد به پنج نفر از خواص و درباریانش از آن جمله به«نحریر» دستور داد که مواظب خانه‌ی امام باشند و تمام امور و جریان‌ها را و هر اتفاقی که می‌افتد زیرنظر بگیرند و همچنین به شورای پزشکان دستور داد که هر صبح و شام از حال امام(ع) باخبر باشند، همین که روز دوم فرا رسید به کلیه‌ی پزشکان فرمان داد که حق ندارند از منزل امام بیرون بیایند و به دلیل این که حال امام رو به وخامت نهاده بود گفت از کنار بستر او جدا نشوند(الارشاد).

حال امام(ع) بدتر شد، پزشکان از او ناامید شدند و هر لحظه به مرگ نزدیک می‌شد و در این مراحل آخر زندگی همواره زبانش به ذکر خدا مشغول بود و او را ستایش می‌کرد و به زاری از او می‌خواست تا هر چه بیشتر او را به خود مقرب سازد و لب‌های مبارکش از تلاوت قرآن مجید باز نمی‌ایستاد، سرانجام امام(ع) رو به سمت قبله‌ی معظمه کرد و روح پاکش همانند بالاترین ارواح به پیشگاه خدا پرواز نمود و فرشتگان رحمت پروردگار آن را به بالا بردند. به این ترتیب شهادت و رحلت آن بزرگوار خسارت بزرگی بود که در آن روزگار بر مسلمان‌ها وارد شد و آنان رهبر و پیشوای محبوب و مصلحی را از دست دادند که غمخوار ضعیفان و یتیمان و مستمندان ایشان بود. ناله و شیون از خانه‌ی امام(ع)بلند شد و صدای ضجه و ناله‌ی زنان و مردان و کودکان آل علی به گوش می‌رسید.

امام حسن عسکری در سال ۲۶۰ هجری، شب هشتم ربیع الاول به شهادت رسید و در کنار آرامگاه پدر بزرگوارش در سامرا به خاک سپرده شد.

telegram

همچنین ببینید

جریان‌شناسی فکری معارضان قیام کربلا

نام کتاب: جریان‌شناسی فکری معارضان قیام کربلا مؤلف: محمدرضا هدایت پناه محل نشر: قم ناشر: ...