خانه / شعر های عاشورایی / بندی از ترکیب بند ” باغ سیب ” /سید مسیح شاه چراغی

بندی از ترکیب بند ” باغ سیب ” /سید مسیح شاه چراغی

احساس شوق می کنم اینجا در این حرم

مثل کبوترم که به هر سمت می پرم

شایسته ی زیارت شش گوشه نیستم

منت گذاشت مادر تو باز بر سرم

در باغ سیب تو نفسی تازه می کنم

از عطر دلپذیر ضریحت ، معطرم

بالاسرت که می رسم از حال می روم

باید چگونه در حرمت تاب آورم ؟

پر می دهد کبوتر دل را به ناکجا

این شاهکارِ ” فرشچیان ” در برابرم

پایین پای تو به غزل فکر می کنم

باید که روضه خوان بشود ، دیده ی ترم

از روضه های زخم جوانت کنار تو

انگار می شود دو سه بیتی مقدرم

آیینه ی شکسته ی در خون شناورم

لبریز آه شد تن تو ، خاک بر سرم

آن قدر اسب و سنگ به تو لطف کرده اند

تکرار گشته ای همه ی دشت ، اکبرم

با این دل شکسته به هر شکل می شود

جسم تو را که بین عبا هست ، می برم

سخت است بهتر است غزل را رها کنم

شاید خدا نکرده ، مبادا که مادرم…

باشد قرارمان شب جمعه ، فدای تو

من قول می دهم غزلی نو بیاورم

غم ، قتلگاه ، مادر تو ، چشم تر ، حرم

باید غزل سرود شب جمعه در حرم

 

 

telegram

همچنین ببینید

برخاک عزیزی است و در راه عزیزی است…

پیغام خلیل است به بت ها و تبرها؟ یا باز ابابیل برافراشته پرها؟ فریادِ که ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.