خانه / شعر های عاشورایی / رباعی / خون بود و زمین…(محمدرضا سلیمی)

خون بود و زمین…(محمدرضا سلیمی)

خون بود زمین و آسمان در تب بود
خشکیده ترین واژه ی هستی لب بود
یک مرد فقط حادثه را زیبا دید
آن مرد، امیر دردها، زینب بود

محمدرضا سلیمی

telegram

همچنین ببینید

مجلس ختم(محمدرضا سهرابی نژاد)

از دشت غــروب، های و هـــو می آید شـــب، مضطرب و پریش مو می آید ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.