خانه / شعر های عاشورایی / غزل / ماه نخشب (افشین علاء)

ماه نخشب (افشین علاء)

این ماه نخشب است که در تب نشسته است
یا دختـر  علــی کـه بـه مـرکـب نـشسته است؟
این گـــل زبــاغ کـیـسـت کــه از عــطـر دامـنـش
بر خـــاک تـفـتـه لالـــه و کـوکــب نشسته است
این بحر بـی‌کرانـه چـه دیـده‌سـت کـــایـنـچـنـیــن
از مـوج خـون و خـشـم، لبـالـب نشـسـته اسـت
آیـــا اسـیـــر می بــری ای شــام تــیــره بــخـت؟
این سوره‌ی نساست که درشب نشسته است
این زن همان زن اسـت کــه بر خـــاک درگــهـش
روح الامین همــــاره مـــؤدب نشــستــه اســـت
طوفـان خــشـم فاطـــمــه مــی‌پــرورد بــه جــان
امشــب اگــر چــه زمــزمـه بر لب نشسته است
بار امـــانـتــی کـــه فــلـک مــی‌کـشــد بــه دوش
بر شــانــه هـای زخـمــی زینـب نشسته است
زنـــجـــیــر را بـــگـــو کـــــه مـــــدارا کـنــد دمــی
این ماه نخشب است که در تب نشسته است

شاعر: افشین علاء

telegram

همچنین ببینید

واج نیزه ها

بعد از هجوم خنجر و تاراج نیزه ها آرام رفته بود به معراج نیزه ها ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.