خانه / ضرب المثل عاشورایی (صفحه 7)

ضرب المثل عاشورایی

بگذار اول من روضه‌ام را…

بگذار اول من روضه‌ام را بخوانم بعد تو پامنبری کن در گذشته پامنبری اغلب کار کودکان خوش‌آوازی بود که پای منبر می‌نشستند و با برگرداندن نوحه روضه‌خوان به گرمی مجلس می‌افزودند. این مثل در آن امر ریشه دارد و بر خوش‌بینی بیش از حد به فرجام کار، نومیدی از نجات، مظلوم‌نمایی و از رو بردن حریف، خوش‌بینی ابلهانه و کودکانه، پیش‌داوری ...

ادامه نوشته »

بر قاتلانش را هم گفتند!

بر قاتلانش را هم گفتند؟! در گذشته رسم بر این بود که تعزیه‌گردان با فریاد«بر قاتلان حسین لعنت» پایان تعزیه را اعلام می‌کرد. این مثل – که رسم یادشده را به خاطر می‌آورد – به پایان یافتن مطلب یا کاری نظر دارد و وقتی استفاده می‌شود که کسی در پی آگاهی از وقوع امری خاتمه یافته برآید. منبع: عاشورا در ...

ادامه نوشته »

برادر خواهری به صحرای کربلا آمده

یعنی برادر خواهری در کربلا پدید آمده‌است و امام حسین(ع) و حضرت زینب با هم برادر و خواهر بودند که در میدان جنگ نیز از هم پشتیبانی می‌کردند نه ما که هنگام آسودگی و صلح نیز از مهربانی تهی شده‌ایم. این مثل هنگام بروز بگو مگو میان برادران و خواهران به کار گرفته می‌شود. منبع: عاشورا در فرهنگ مردم(ضرب‌المثل‌ها) مؤلف: ...

ادامه نوشته »

باز زد به صحرای کربلا

آنگاه که واعظان، وعظ را به پایان می‌برند، گفتار خویش را با شگردی ویژه و مهارتی خاص به صحرای کربلا پیوند می‌زنند و به روضه می‌پردازند. این مثل که به اموری چون تغییر ناگهانی جهت سخن و یادآوری خواسته یا توقعی کهن یا نوین اشاره دارد؛ از این شیوه‌ی واعظان سرچشمه گرفته است. گونه‌های دیگرمثل عبارت است از: الف) به ...

ادامه نوشته »

این همه لشکر برای کشتن یک تن؟!

این همه لشکر برای کشتن یک تن؟! این مثل، به تنهایی، بی کسی، غریبی و مظلومیت اشاره دارد و زبان حال حضرت زینب(س) در تعزیه‌ی قتل امام حسین (ع) است… باز این چه شورش است که در خلق عالم است. این مثل مصرع اول از ترکیب بند پرسوز و مشهور محتشم کاشانی است و به ماتم و مصیبت اشاره دارد. ...

ادامه نوشته »

این مردم سر امام حسین(ع) را بالای نیزه دیدند

آن‌گاه که اشخاصی سخت از بی پروایی و سنگدلی و بی تفاوتی مردم گله دارند این مثل یا تعبیر را به کار می‌برند. ای بابا، مگر شده تعزیه تجره؟ روزی گروهی تعزیه خوان به آبادی”تجره” می‌روند و برای اهالی آبادی تعزیه‌ای خوب اجرا می‌کنند. چون فصل بهار بود، بیشتر مردم در بیرون آبادی به کشاورزی مشغول بودند. وقتی نخستین کشاورز ...

ادامه نوشته »

امام خوانی می کند

این مثل به افرادی که نقش امام حسین(ع) را در تعزیه‌ها بازی می‌کنند، اشاره دارد و درباره‌ی کسی که می‌کوشد با مظلوم نمایی ترحم دیگران را بر انگیزد، به کار می‌رود. **اوِلاشا گفتم در زمان‌های گذشته، امام جمعه‌ای در شهر اصفهان به منبر نشست و ماجرای کربلا را بیان کرد. وقتی به سرگذشت حر رسید، به اشتباه حر را ملعون ...

ادامه نوشته »

امام حسین(ع) تا زنده بود…

*امام حسین(ع) تا زنده بود آبش ندادند، وقتی شهید شد بستند به مزارش! بر اساس گزارش های تاریخی، قبر مطهر امام حسین(ع) بارها و با شیوه‌های مختلف، از جمله آب بستن، تخریب گردیده است. این واقعه با توجه به تشنه کام شهید شدن آن حضرت سبب شکل گیری این ضرب المثل شده است. وقتی می‌خواهند بگویند لطف یا کمکی به ...

ادامه نوشته »

اگر من نبرم دیگری….

در واقعه کربلا یکی از کوفیان، اهل بیت امام حسین(ع) را غارت می‌کرد و می‌گریست. بانویی پرسید: چرا می‌گریی؟ پاسخ داد: چگونه نگریم، در حالی که تو دختر پیامبری؟ پرسید: پس چرا غارت می کنی؟ گفت: اگر من زیور آلات شما را نَبَرم، دیگری می برد. مثل در این واقعه ریشه دارد و برای بیان خیانت، آزمندی، بی یقینی و ...

ادامه نوشته »

اسب حضرت عباس هم….

این مثل به این حقیقت که همه در تکاپوی روزی‌اند و تلاش در این مسیر را شرط عقل می‌دانند، اشاره می‌کند. سعدی می گوید: رزق هر چند بی‌گمان برسد شرط عقل است جستن از درها؛ وقتی کسی بخواهد به «در پی روزی دویدن همگان و پرهیز مردم از کار رایگان» اشاره کند از این مثل بهره می گیرد؛ به عبارت ...

ادامه نوشته »