خانه / قصه ها و داستانها / قصه هاي مهرباني(داستانهای کودکانه) (صفحه 4)

قصه هاي مهرباني(داستانهای کودکانه)

تسبیحات حضرت زهرا(س)

یکی از یادگاری‌هایی که از وجود با برکت حضرت فاطمه(س) برای ما برجای مانده است، تسبیحات معروف آن حضرت می‌باشد که توسط پیامبر(ص) به ایشان هدیه داده شد. روزی حضرت فاطمه(س) در حالی که از سختی‌های زندگی و کار در منزل خسته شده بودند نزد پدر بزرگوار خویش رفتند تا از ایشان تقاضای خدمتکاری را بنمایند؛ اما چون افراد دیگری ...

ادامه نوشته »

در خرابه شام چه گذشت

در مدینه منوره دختربچه‌ای به بیماری سختی مبتلا شد، و پزشکان از درمان او عاجز ماندند. پدر و مادر آن دختر او را نزد خانواده علی علیه‌السلام آورده و درخواست دعا کردند. در آن تاریخ فاطمه زهرا زنده بود و امام حسین دوران کودکی خود را می‌گذرانید. علی علیه‌السلام خطاب به فرزندش حسین فرمود: «دست خود را بر سر این ...

ادامه نوشته »

علی اصغر(ع)

قطره‌ای آب نبود و تشنگی به نهایت خود رسیده بود. مادر علی‌اصغر، شیری نداشت تا به نوزادش بدهد. علی اصغر کوچکترین فرزند امام حسین(ع) بود و شش ماه بیشتر نداشت. او نمی‌توانست مثل بزرگترها در برابر تشنگی مقاومت کند. همه سربازان حتی پرچم داران امام به شهادت رسیدند. امام تنها ماند ولی مثل کوه، محکم و استوار بود. دوباره شروع ...

ادامه نوشته »

قصه‌گوی کودکان در کربلا

اسلم‌بن‌عمرو غلام امام حسین(ع) بود که امام او را به فرزندش علی‌بن‌الحسین(ع) بخشیده بود. اباعبدالله(ع) خیلی دوستش داشت ایرانی و سفیدپوست بود، خیلی خوش‌قامت و خوش‌سیما. در راه کربلا کودکان به قصه‌هایش گوش می‌دادند و شعرهایی را که برایشان می‌خواند زمزمه می‌کردند و در کربلا هم این اسلم بود که هراس از دل بچه‌ها می‌گرفت و آنها را به آرامش ...

ادامه نوشته »